معهود
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
دین یا مالی که نسبت به آن تعهد داده شده
معهود به معنی رایج. وعده داده شده در عرف و عادت محل یا عرف. . . وعده داده شده به صورت رایج بدون ذکر در قرارداد از قبل مشخص شده و شناخته شده طبق عادات.
شناخته شده
وعده داده شده
معمول. رایج
شناخته شده_ معروف
عهد شده _ شناخته شده _ معمول
روال طبیعی ( روتین ) ، مورد نظر
مثال:
در عجب افناد کاین معهود نیست
این ز ِغیب افتاد بی مقصود نیست
مولانا
مثال:
در عجب افناد کاین معهود نیست
این ز ِغیب افتاد بی مقصود نیست
مولانا
عهده دار شده