semantic
فارسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
برابرواژه ها🇮🇷
∆ حرف: واژ، واج
∆ کلمه: واژه
∆ عبارت، جمله: گفتار، واگفت، گزار، گزاره
∆ معنی، معنا: چم، چمار
∆ حرف: واژ، واج
∆ کلمه: واژه
∆ عبارت، جمله: گفتار، واگفت، گزار، گزاره
∆ معنی، معنا: چم، چمار
به نظرم بهتر است بجای واژه معنا، واژه همبار را بکار ببریم
از واژگان قدیمی است کە هم ریشه با انگلیسی دارد چون انگلیسی هم میشە meaning
چم، چمار.
ساختار واژه دوم چمار به این شیوه است/باید از کاربر مهدی کشاورز برای این ساختار واژه سپاسپگزاری کرد، این ساختار برگرفته از دیدگاه ایشان زیر واژه چمار می باشد/ :
چمار=چم - ار=آورنده چم=معنا
ساختار واژه دوم چمار به این شیوه است/باید از کاربر مهدی کشاورز برای این ساختار واژه سپاسپگزاری کرد، این ساختار برگرفته از دیدگاه ایشان زیر واژه چمار می باشد/ :
چمار=چم - ار=آورنده چم=معنا
[ میدن: میستن ] ( مص ل، م. )
[ میست و مین ] آیین کنست ها.
مِین بدل بِین. این بِین فارسی با بَین عربی یکی اند. والله عالم.
شناخت این واژه:
میذون: میزان.
میذان: میزان
مِیذان: مَیدان. در میدان خانه: در میان خانه.
این واژه بسیار کهن است. در اوستا آمده است.
[ میست و مین ] آیین کنست ها.
مِین بدل بِین. این بِین فارسی با بَین عربی یکی اند. والله عالم.
شناخت این واژه:
میذون: میزان.
میذان: میزان
مِیذان: مَیدان. در میدان خانه: در میان خانه.
این واژه بسیار کهن است. در اوستا آمده است.
[ میدن: میستن ] ۴ - میان و وسط شدن. میان و وسط کردن.
میا و مینا: واسطه.
میان: باطن، درون، بین، کمر.
میانه: وسطاً
مامیان: مابین. ها ها ها.
میا و مینا: واسطه.
میان: باطن، درون، بین، کمر.
میانه: وسطاً
مامیان: مابین. ها ها ها.
[ میدن: میندن: میستن ] ( مص ل. م ) ۱ - اصل بودن و ساختن. خالص بودن و کردن۲ - معنا دادن و کردن ۳. - مهر ورزیدن و محبت کردن.
از واژه مئینیو اوستایی گرفته شده
به درون مایه واژه یا سخن می گویند.
واژه ای تازی ست و پارسی آن:
میناک
ماناک
مینا
آرِش
چَم
واژه ای تازی ست و پارسی آن:
میناک
ماناک
مینا
آرِش
چَم
1_حکمت
2_فرافلسفه
3_حق
4_واقع
لطفا معانی کلمات فوق را بیان فرمایید
2_فرافلسفه
3_حق
4_واقع
لطفا معانی کلمات فوق را بیان فرمایید
در گویش بیذُوُی یعنی من برم
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)