معمور

/ma~mur/

    inhabited
    flourishing
    working

فارسی به انگلیسی

معمور کردن
improve

پیشنهاد کاربران

مامور از امر دستور است معمور از عمران ابادیاست
معمور:ابادان
مامور:کسی که انجام وظیفه می کند
باز ساخته