معلوم شدن


    transpire

فارسی به انگلیسی

معلوم شدن در عمل
prove

مترادف ها

kithe (فعل)
اعتراف کردن، معلوم شدن

پیشنهاد کاربران

( کاشف به عمل آمدن ) معنی اصطلاح - > کاشف به عمل آمدن
[ در اثر تحقیق یا به تصادف ] معلوم شدن
مثال:
- کاشف به عمل آمد که شاعری است صاحب نام و از اهل دل است.
( محمدعلی جمال زاده - صحرای محشر )
...
[مشاهده متن کامل]

در اثر تحقیق آن کارآگاه سمج کاشف به عمل آمد که مردجوان آراسته ای که در محافل ثروتمندان رفت وآمد می کرد، یک کلاه بردار حرفه ای و سابقه دار است.

پدیدار شدن، آشکار شدن