معزول

/ma~zul/

    deposed
    removed from one's office
    dismissed or removed from office

فارسی به انگلیسی

معزول سازی
deposition

معزول کردن
depose

پیشنهاد کاربران

عَزَل ؛ عُزلت ، جدایی ، تنهایی
عَزْل ؛ جدا شدن ، تنها شدن
معزول شدن یعنی جدا شدن تنها شدن یا برکنار شدن از یک سیستم و سازمان یا گروه و جمعیت
فلسفه ی ایجاد و پیدایش این کلیدواژه از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات در متن زیر تحلیل و تبیین شده است ؛
...
[مشاهده متن کامل]

َازَل ؛ مرتبط با کلمه ی عُزلت با اصطلاح رایج کُنج عُزلت گُزیدن به معنی تنهایی و تنها شدن و دور از جمعیت بودن.
زمانی که کسی جز وجود پاک و مقدس خداوند متعال نبود و خداوند متعال تنهای تنها بود.
ابد ؛ وقتی که که خداوند متعال شروع کرد به یک آبادی بی انتها
مصدر ریشه ی ثلاثی عزل دو حرف ( ز ل ) می باشد
وجود این دو حرف در ساختمان کلمه ی عُزلت مفهوم تاریکی و ضلالت و عدم وجود حیات را هم به میان می آورد.
به گونه ای که کلمه ی عزراییل به معنی رایج فرشته مرگ و با مفهوم از نور انداختن یا از ادامه حیات معزول شدن و معذور شدن منشعب از این کلمه قابل مشاهده است.
عزرائیل ؛ معزول کننده ، به عزلت بردن ، معذور کردن انسان از ادامه ی حیات در عالم ماده.
عُزرا و عُزَیْر ؛ مفهوم این کلمه در نامگذاری ها اشاره به عَزلی بودن و تنها بودن انسان ها در عالم ماده و عزیمت انسان ها به عالمی دیگر برای به عزت رسیدن دارد.

عربی:
معزول از عزلت
از دیگران یا مجموعه یا گروه . . . دور شده یا دوری شده. . . وتنها ماند وبا این جمع قبلی محسوب نمیشه.
معزول از جهان: دور از جهان معاصر وبا اخلاقیات واداب وقوانین خودش که با دیگران متفاوته وناآشنا.
...
[مشاهده متن کامل]

. . .
با این تعریف:
مطمئن باش کسانیکه واژه های موجود در فارسی نو ومعاصر ومتداول میخود معادل سازی کند به پارثی یا سغدی یا اوستائی . . .
سپس ترویج کند وجاسازی کند وموفق بشود. . .
وکلاً عربی را حذف کند. . . .
دیگه از حافظ وسعدی وفردوسی ومولا وعطار و. . . خدا حافظی کنید
وایران معزول وجزیره وضعیف خواهدشد وبه ایران ماقبل از تاریخ برمیگرداند.
یا به ایران مریخی معروف خواهدشد.
این دشمنی واقعی حقیقی ایران هست
با هر نیتی هست
عمداً یا سهواً یا جهلاً

( در افغانستان ) سبک دوش ( مودبانه )