معذور

/ma~zur/

    excused

فارسی به انگلیسی

معذور داشتن
excuse, to excuse

معذور داشتن در پوزش خواهی
pardon

معذور داشتنی
excusable

معذور نکردنی
inexcusable

پیشنهاد کاربران

پوزیده
عذری که پذیرفته شده است
معذور واژه ای تازی است که در چهارچوب
اسم مفعول
است.
از ریشه عذر.
عذر به مینای بهانه است و از دید واژه شناسی
معذور در زبان تازی به کسی گفته می شود که برای کاری که انجام داده است، دست آویز یا بهانه ای دارد که آن بهانه به جا و پذیرفتنی است.
...
[مشاهده متن کامل]

از این روی مینا کردن این واژه به
پوزش گر، پوزش خواه، عذر خواه و. . . .
نادرست است.
و واژه های پارسی جایگزین و درستش
بهانه دار
و
دست آویزدار
است.

ناتوان
عذر خواهی
پوزشگر