لری بختیاری
زنوازن، فروشدروش، ردوبد: معامله
هم دَهِش، همدهش بجای معامله؛
[برپایه ی روشنگری جناب آدینات]
تاخت ( زدن ) و پایاپای ( کردن ) بجای مبادله و معاوضه ( کردن )
" معامله ":کار وبار.
" مبادله ":داد و ستد.
" مزایده ":افزوده.
" مناقصه ":کمترین.
معامله آلت مرد. تشکیل شده از معا به معنای روده و مله به معنای شناور. در کل روده شناور
معامله: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
همدهیش hamdahiŝ ( پهلوی: hamdahiŝn ) .
مُعامِله
اَفزون بر برابر نهاد های بالا :
داد و گِرفت
گَرته برداری از ریشه ی معامله یَنی عَمَل :کَرد و کُن ، کَردمان ، کُنشمان ، کُناک ، کُنَند ، کُنَندگی ، کَردگی ، همکَرداری
شُفت و شوب ( آشُفتن از ریشه ی شوب و شُفت به مینه جُنبش است و در معامله با همداستانی دو سو داد و ستدی انجام می شود ینی به گُزاره ای ( عبارتی ) مایه ی حرکتی در انجام کاری می شود.
... [مشاهده متن کامل] با هم دادو ستد کردن
بده بستان
نمونه:
. . . و تفاوت بسیار بزرگی است، میان بده بستان [معامله] �خرده فرهنگ� ها که بده بستان زبان ها را نیز به عنوان بخشی از آن ها دربرمی گیرد تا یورشی سامان یافته برای نابودی �خرده فرهنگ�ی دیگر که نمونه ی تاریخی بسیار اسفناک و دردمندانه ای آن یورش تازیان به ایران، کتاب سوزان ها یا به رودخانه سپردن ها و سپس در دوره ای چپاول گسترده ی فرهنگی و از آنِ خود کردن دانش و هنر و علوم ایرانی و جا زدن آن به نام خود است.
... [مشاهده متن کامل]
برگرفته از نوشتاری در پیوند زیر:
https://www. behzadbozorgmehr. com/2014/08/blog - post_50. html
هم رسانی /
رفتار
بده بستان
کسی را در معامله شرکت دادن
بده بستون
ایجاد ارتباط و تعامل در داد و ستد
و گاهی به معنای رفتار کردن و برخورد نمودن هم به کار می رود، مثلاً می گویند �با فلان خبر معاملۀ بی خبری می شود� یعنی؛ برخورد می شود، رفتار می شود.
رسیدن به توافق برای یک قرارداد
قرارداد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)