لری بختیاری
پَرَگوتنیدِن:بخشیدن، معاف کردن
پَرَگوتِهِستِن:معاف شدن، بخشیده شدن
پَرَگوت:معاف
پَرَگوتنا:معاف کننده
برابر این واژه پرگود است که با بخشودن هم معنی نیست. خواهش می کنم از دوستان که از ریخت قدیمی واژگان پارسی میانه بهره برداری نکنند، یعنی پرگود را پرگوت نگویند و ننویسند زیرا که ان موقع بجای داد هم باید دات بگوییم و بجای کرد هم کرت بگوییم. لطفا از هنجار های زبان شناختی پیروی کنید!
خوبه
Exempt
مَعاف: [خدمتِ سربازی، سرانه] بخشوده
🇮🇷 همتای پارسی: بخشوده 🇮🇷
رها بودن از چیزی یا کاری
معاف: [ اصطلاح نظامی ]کسی که به خدمت نرفته و کارت پایان خدمت دارد.
پهلوی " پرگوت " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو .
پرگوتش= معافیت
پرگوتیدن= معاف کردن
این واژه عربی است و پارسی آن واژه ی پَرگود pargud می باشد که پهلوی است