subsistence (اسم)دوام، مدد معاش، سر سختی، زیست، نگاهداری، معاش، اعاشه، گذران، امرار معاش، وسیله معیشتlivelihood (اسم)وسیله معاش، معیشت، معاش، اعاشهsustenance (اسم)تغذیه، نگهداری، معاش، اعانتmeans of living (اسم)معاش
معاش = وَشتاعائله مندیکار و زندگیطریقه زیستن ، نحوه گذران زندگیمعاش / ma~AS / مترادف معاش: اعاشه، گذران، معیشت، نفقه، زندگانی، زندگی، مزد، حقوقبرابر پارسی: روزی، زیست، گذرانمعاش یعنی زندگی+ عکس و لینک