خرد کردن، کاستن، خرد ساختن، کم کردن، تقلیل دادن، تنزل دادن، مطیع کردن، ساده کردن، استحاله کردن
تحت کنترل دراوردن، در معرض گذاشتن، مطیع کردن، در معرض بودن یا قراردادن
منکوب کردن، تسلیم کردن، مطیع کردن، تحت انقیاد در اوردن
تهیه کردن، تحت کنترل دراوردن، مهار کردن، افسار زدن، مطیع کردن
رام کردن، تسلیم کردن، مطیع کردن، مقهور ساختن