مطبوعات

/matbu~At/

    publications
    printed matter
    the press
    fourth estate

فارسی به انگلیسی

مطبوعات شایعه پراکن
yellow press

مترادف ها

press (اسم)
جمعیت، فشار، ماشین فشار، ازدحام، چاپ، دستگاه پرس، مطبوعات، پرس، جراید، ماشین چاپ، مطبعه، منگنه

newspapers (اسم)
مطبوعات

printed matter (اسم)
مطبوعات، اوراق چاپی

پیشنهاد کاربران

درج
چاپه ها ( مطبوعات )
مَطبوعات: ١. چاپ و پخش ٢. گروهِ خبرگزاری، گروهِ چاپ و پخش؛ گروەهایِ خبرگزاری، گروەهایِ چاپ و پخش ٣. نوشتەهایِ چاپی، چاپشدەها، چاپشدگان، روزنامەها، ادبنامەها ﴿= مجلەها﴾
عالی
ارباب جراید
چاپ شده در روز نامه مثال ی سری چیزی چاپ شده باشند در روزنامه یا در فضای مجازی منتشر شده باشد بهش میگیم مطبوعات
روزنامه ومجلات
یعنی خبر که چاپپ شده مثل اینکه بگی روحانی مارده تو روزنامه ولی متسفانه هنوز نمورده
افزون بر واژگان یاد شده، برابرنهاد واژه ( مطبوعات ) واژه ( چاپاک ) نیز می باشد که از دو بخش چاپ و آک ( همچون واژه خوراک به چم آنچه می خورند، ) ساخته شده است. پس چاپاک به چم آنچه چاپ می کنند، می باشد. برگرفته از واژه نامه زبان پاک نوشته احمد کسروی.
نگاشته ها/ به نگارش رسیده ها/ نگارش شده ها
در پارسی " تافت ها " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو .
مجله و روزنامه دیواری
نوشته ی چاپی و. . .
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)