علاوه بر معانی که دوستان فرمودند، مِضراب وسیله ای است در قالی بافی که برای محکم تر شدن تارها و نخهای قالی ، پس از هر دور و گند قالی ، یک مرتبه از اول تا انتها با مضراب که دندانه های فلزی دارد، به آن می کوبند تا نخهای قالی محکم شود.
مضراب : [اصطلاح موسیقی ] ابزاری است که به وسیله ی آن بعضی از سازها را به صدا در می آوردند. در فارسی به آن: زخمه، سکافه، شکافه و سکافره نیز گفته اند.
شهراب=تفرش ( شه راب ) ، سهراب ( سوه راب ) ، ساراب=سراب ( سا راب ) ، داراب ( دا راب ) ، مهراب ( مه راب ) شراب خانا=شرفخانه ( ش راب ) میزراب=تار ونوعی وسیله ی صید ماهی که اهالی کناردریای عمان از آن استفاده می کنند ( میز راب ) . . . . . . آخر کلمات ترکی باهم ، هموزن هستند