مضاعف

/mozA~af/

    binary
    double
    twofold
    doubled
    multiplied
    [pump.] double - acting
    noun governing the genitive

فارسی به انگلیسی

مضاعف سازی
reduplication

مضاعف شدن
double

مضاعف کردن
double, redouble, to double, to multiply

مترادف ها

binary (صفت)
دوتایی، مضاعف، جفتی

duplex (صفت)
دوتایی، مضاعف، دولا، دولایی، دو رشته ای، دوسمتی

doubled (صفت)
مضاعف

redoubled (صفت)
مضاعف

پیشنهاد کاربران

دوتو
مُضاعف: از ضَعف، و به معنای ناتوان ساختن است؛ ( هرچند به علت پیچیدگی معنا آن را دوچندان نیز ترجمه کرده اند ) یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَأْکُلُوا الرِّبَا أَضْعَافًا مُضَاعَفَةً: کسانیکه ربا می
...
[مشاهده متن کامل]
دهند هم ربا گیرنده را با ضعف دیگر ضعیف می کنند و هم مال و دارایی خود را ضعیف و ناتوان می کنند چون حق تعالی فرموده است: من مال حاصل از ربا را محو می کنم.

گاهی معنی دوجانبه می دهد.
دوبل
دوبل
double
بیش از حد
پارسی ان رهاوند میشوند در النقض امده که نام راوند رهاوند بود و ان به پارسی مضاعف است
در ریاضی به معنی دو برابر
مثل میگه معادله دو ریشه مضاعف. شاید یکی 2 باشه یکی 4. یعنی یکی دو برآبر دیگری باشد
مضاعف هم معنی ضعیف دارد وهم زیاد به معنی دوبله و سوبله
دوچندان، بیش از این
زیادتر، بیشتر
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)