مصون

/masun/

    immune
    privileged
    inviolable
    all right
    invulnerable
    sacred
    safe
    secure
    hunky-dory

فارسی به انگلیسی

مصون از خطا
infallible

مصون کردن
immunize, secure

مترادف ها

defended (صفت)
مصون

immune (صفت)
مصون، ازاد، دارای مصونیت قانونی و پارلمانی

protected (صفت)
مصون، سپردار، محفوظ

inviolable (صفت)
مصون، غصب نکردنی

untouchable (صفت)
مصون، لمس ناپذیر، نجس، غیرقابل لمس

guarded (صفت)
مصون، محفوظ

پیشنهاد کاربران

🇮🇷 همتای پارسی: پناهمند 🇮🇷
یا درپناه
ایمن، درپناه، دَراَمان، دَراَمان - بوده، دَراَمان - مانده
untainted
بی گزند ( در امان )
در کنار برابرهای یاد شده در بالا، همچنین �بی گزند�؛ نمونه:
خوشبختانه نوشته هایم از دستبرد، بی گزند ( در امان ) ماند.
درپناه، برکنار
برای واژه ی از ریشه عربی �مصون�، بسته به جمله، یکی از دو واژه ی پارسیِ �برکنار� یا �در پناه� از دیگر واژه های آورده شده در بالا بهتر است.