artefact (اسم)مصنوع، محصول مصنوعیartifact (اسم)مصنوع، محصول مصنوعیpiece of art (اسم)مصنوعwork of art (اسم)مصنوع، اثر هنری، کار هنریmanufactured (صفت)مصنوع، ساختهmade (صفت)تربیت شده، مصنوع، ساخته، معمول
تاشهنشأت گرفتهحروف اصلیپیشنهاد بندهسازَر sāzarساخته شده صانع بر وزن فاعل به معنای انجام دهنده و مصنوع بر وزن مفعول به معنای انجام شدهساختهاین واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:سانسیک، سانسیت ( سانس = صنع؛ اوستایی + پسوند یاتیکی ( = مفعولی ) «یک» ( پهلوی ) «یت» ( سنسکریت ) ) دَئیژیک، دئیژیت ( دَئیژ از اوستایی: دَئیذیش= صنع + «یک، یت» )+ عکس و لینک