مصالح

/masAleh/

    interests
    affairs
    materials
    seasoning
    donor
    seasonings

فارسی به انگلیسی

مصالح تاقچه سازی
shelving

مصالح زیرسازی راه
road metal

مصالح ساختمانی
building materials

مصالح نرده سازی
fencing

مترادف ها

affairs (اسم)
مصالح

materials (اسم)
مصالح

interests (اسم)
مصالح، منافع

benefits (اسم)
مصالح

پیشنهاد کاربران

علایق
کسی که ملک را صلح نموده است
جایگزین واژه مصالح ساختمانی ( مصالح در عربی بر وزن مفاعیل، مفاعل ) در پارسی می شود ساخت مایه
صلح کننده . سازش کننده
متریال material
استاد گلابچی در کتاب فن شناسی معماری ایران، به جای واژه مصالح از واژه "ساختمایه" بهره گرفته اند.
مصالح در ساختمان = ریزساخت ها
مصالح از منظر حقوقی کسی که مالی به عنوان صلح به دیگری میدهد ( خواه تملیک عین، تملیک منفعت، اسقاط دین، یا اسقاط حق ) یا غیر. . . و کسی که این ایجاب راذاز طرف مصالح قبول میکند متصالح است و در این صورت اصل دعوا به مسامحه و نقطه مشترکی ختم میشود
ساخت بن، بن مایه ، مایه، سازمایه، پی ساز، مایه کار
جمع صالح، منافع، سودها
مصالح:[اصطلاح حقوق] کسی که در عقد صلح ایجاب از ناحیه اوست.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)