سلیم
مشیت: خاسته، خاسته ها
هم خانواده های مشیت: شاء، یشأ، یشاء.
ان شاء الله: اگر خدا بخواهد.
مشیت: خواست.
در زیر عنوان فرهنگ فارسی فوق، شعری از حافظ آمده است که غلط املایی دارد درست آن این است:
مکن به چشم حقارت نگاه در من مست
که نیست معصیت و زهد بی مشیت او.
در ادامه نوشتار دوستمون مجتبی عیوض صحرا باید بگوییم که
در زبان لاتین به male مرد گفته میشود و به زن female ک نشان میدهد male یه عنوان کلی میباشد مگر اینکه fe منفی ساز باشد که آنگاه shemale بما میفهماند male عنوان کلی بوده نه اشاره به جنس خاصی همچون مردان دارد ؛ همچنین در انسان ک از انس آمده نشان دوستی را میبینیم و animal میتواند ناانسان بوده باشد یعنی غیر انسانی ( نه غیر مرد = زنان ) پس باز هم میتوان فهمید male یا دگرنویس آن mal یعنی انس و دوستی و انسانی و آنگاه animal میشود غیر انسانی = حیوان و همچنین ما در زبان کنونی ایرانی واژه خط مشی را داریم که مشی بیشک از همان مش و مشیانه آمده و اشاره به این دارد که یکی بوده و دیگری از آن امده ( مشی آنه = آنچه از مشی آمده ) و برابر داستان قرانی خداوند حوا را برای ادم افرید ک باز هم میتوان فهمید مشی دیس و گونه کلی میباشد و نه جنس خاص ( مرد ) پس بازهم ثابت شد مشی میشود انسان و animal میشود غیر انسانی و میش یا مشی یا مشیا میشود انسانی یا دوستانه و جالب اینکه گوسفندان گونه هایی هستند که خوی انسانی و دوستانه دارند و نه حیوانی و میتوان فهمید میش یا مش یا مشی ( که در خط مشی آمده همان خط دوستی و رفتار دوستانه ) میباشد.
... [مشاهده متن کامل]
پس مش / میش / مشیا میشود دوستانه یا انسانی ( انس = دوستی ) و انیمیش میشود غیر دوستانه = حیوانی
با سپاس از دوستان
البته میتواند با واژه کهن و بسیار باستانی ایش / ویش / wish و . . . . نیز یک ریشه باشد به چمِ خواست و ارزو یا به تعبیر دیگر دوست داشتن و علاقه و میش میتواند از مه ایش آمده باشد یعنی بسیار دوست داشتنی و دوستانه = انسانی
واژه شدن نیز بسیار همسان ایش / ایس / ویش / wish / خویش / خیش / خواست / ایست و . . . . می باشد که هر کدام در جای خود برای آماج خاصی بکار رفته اند
خویش / خیش = کسی یا چیزی را از خود دوست داشتن و خواستن = خویشاوند که فامیل نامیده میشود یعنی از خود دانستن
ایش در ایشالله ( ایش اله = الهه و خدای خواست و آرزو ) و نه انشالله ( اگر خدا بخواهد )
اندیشه = اند ایشه = بسیار خواستن واژه اند که پیشتر اندر نوشته میشد با اینتر = enter و اندرانی و در و . . . . . به چمار بسیار وارد شدن و نشانه کثرت و زیادی در کار را دارد و واژه and در لاتین برای ضرب یا همان کثرت دادن بکار میرود که چکیده andar یا اندر ایرانیست و ریشه یکسانی با هم دارند.
ایست یا است یا هست همه نشان از سفت یا استقرار و شدن و موجودیت دارد. اشتوتکارد = اشت توتکارد = شهر توتکارد / استکهلم = شهر هلم ( استوک = stock از دیگر مشتقات است و هست و . . . میباشد
بنابراین گونه های بسیاری از آنها ساخته شده و شُدن گویا ایشدَن = ishdan یا ishtan بودن که رفته رفته به گویش فارس ها به شُدن خوانده شده .
مشی و مشیانه نیز میتواند مه ایش بوده باشد = مه ( بزرگ / بالا ) ایش ( خواستن ) = بسیار انسانی و دوست داشتنی
از اینرو مشیت میشود مشی یت ( پسوند فارسی ساز ( هر جا ___ یت دیدید به ایرانی بودن آن بسیاز شک کنید ) = > مشیت = خواست و همراهی و ارزو کردن که با همه همدیسهایی که از ایش / ویش و . . . . اوردم هیچ شکی به ایرانی بودن آن نیست .
با سپاس
مشیت واژه ی پارسی هست همچون نام شاهزاده ی هخامنشی یعنی ماشیسته پسر داریوش بزرگ هخامنشی.
اراده و خواست - خواست خداوند
عزم
اراده
خواست
کفارات
بلتد مرتبه