مشروب


    alcoholic liquor or drink
    drinkable
    irrigated
    irrigeted
    potable

فارسی به انگلیسی

مشروب ادویه دار
wassail

مشروب الکلی
alcohol, booze, drink, highball, juice, libation, pick-me-up

مشروب الکلی افزودن
spike

مشروب الکلی امیخته با اب
grog

مشروب الکلی حاوی ودکا و اب گوجه فرنگی
blood mary

مشروب الکلی خوردن
drink

مشروب الکلی خوردن به افراط
juice

مشروب الکلی ساخته شده از سیب
applejack

مشروب الکلی شیرین با طعم نعناع
crme de menthe

مشروب الکلی قوی
firewater, schnapps, spirit

مشروب الکلی لیکور دارای طعم بادام
amaretto

مشروب او را از پای در اورد
drink was his undoing

مشروب بد
hooch

مشروب پرالکل
strong drink

مشروب پیش از خواب
nightcap

مشروب تخمیر شده
brew

مشروب حاوی شراب بورگاندی و شامپاین
cold duck

مشروب خانه
public house

مشروب خور
drinker, tippler, toper, soak

مشروب دارای 50 درصد الکل
proof spirit

مترادف ها

liquor (اسم)
نوشابه، مشروب، مشروب الکلی

tipple (اسم)
نوشابه، مشروب

beverage (اسم)
نوشابه، شربت، مشروب، اشامیدنی، خورش

drink (اسم)
نوشابه، مشروب، اشامیدنی

pottle (اسم)
مشروب، رطل یک منی، رطل شراب، پیمانه وزنی برابر نیم گالن

drinkable (صفت)
مشروب، قابل شرب، قابل اشامیدن

potable (صفت)
مشروب، اشامیدنی، قابل شرب، نوشیدنی

پیشنهاد کاربران

نوشدارو . کنایه از شراب. ( برهان قاطع ) . شراب. ( غیاث اللغات ) . یکی از نامهای شراب است. ( از رشیدی ) ( انجمن آرا ) ( جهانگیری ) . به کنایه شراب را نوشداروی غم گویند که علاج زخم اندوه کند.
نوشداروی غم
ظرفی که در آن شرب، اعم از مست کننده یا غیر مست کننده، ریخته می شود. که می تواند معده موجودی باشد یا ظرفی مثل لیوان
مشروبی را که مست کننده باشد، مسکر می نامند، نه شراب
البته شراب در معنای مست کننده، در عرف، حقیقت عرفی و در اصطلاح فقهی و حقوقی، مجاز است.
...
[مشاهده متن کامل]

پس در عرف که به معنای آشامیدنی مست کننده است، غلط نیست، بلکه صحیح است که به این معنا به کار رود. و در معنایی غیر از این، مجاز بوده و نیاز به قید یا توضیح و قرینه دارد.

می_باده_خمر
آب شنگولی