مشته

/moSte/

    muller
    wooden instrument with which a cotton-beater strikes his bow
    handhold
    wooden instrument with which a cotton beater strikeshis bow
    shoemakers mallet

فارسی به انگلیسی

مشته شمشیر و چاقو
hilt

پیشنهاد کاربران

مشته مترادف مستج درفارسی ومستق درعربی ودرموسیقی یکی ازنامهای سازچغان. [ چ َ ] ( اِ ) است . وچغان درلغتنامه دهخدا چنین معنی شده است:چوبی راگویند که میان شکافته چند جلاجل بر آن نصب کنند و آوازه خوانان بدان
...
[مشاهده متن کامل]
اصول نگاه دارند. ( برهان ) . چوبی مانندمشته ٔ حلاج که سر آن را شکافته جلاجلی چند در آن تعبیه کنند و اصول موسیقی را بدان نگه دارند. ( فرهنگ نظام ) . || نام نغمه و پرده ای است از موسیقی. ( برهان ) . نغمه و نوائی از موسیقی. ( ناظم الاطباء ) . نام دستگاهی از موسیقی. || نام سازی. ( ناظم الاطباء ) . بمعنی چفانه است. ( جهانگیری ) . نام سازی از سازها و آلات موسیقی که چغانه نیز گویند :]لغت نامه دهخدا

در بختیاری به دسته ابزار مانند دسته تیشه، دسته چاقو، کلنگ، بیل مُسته ( مشته ) میگویند. همچنین به مشت در بختیاری مُست میگویند
مُشته muštə: [اصطلاح صنایع دستی] دسته ی علف است برای پاشیدن آب بر روی پشم
وسیله ای شبیه گوشت کوب که از جنس فلز هست و در صحافی سنتی استفاده می شود.