برابرواژه ها🇮🇷
در اوستایی
“سکَتُم” ( skatəm ) به چم “بخش” یا “قسمت”
در پهلوی ( فارسی میانه ) :
“رسگ” ( rasag ) به چم “مسیر” یا “راه رسیدن به مقصد”
“آسنادیشن” ( āsnādišn ) در پهلوی به چم “آموزش مرحله به مرحله”
... [مشاهده متن کامل]
“فرشگرد” ( frašgerd ) به چم “پیش روی” یا “تکامل” که میشه به مراحل تکاملی اشاره کرد
مسیر: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
ویتار vitār ( پهلوی )
تُر. شُر. سُر ( سیر ) سُوک. نُوچ: راه و روند
راستا
مسیر در معانی ذیل بکار می رود:
۱ - مصدر میمی است یعنی رفتن و سیر کردن
۲ - اسم مکان است یعنی محل رفتن و خط سیر
۳ - اسم زمان است یعنی مدت سیر
۴ - اسم مفعول است یعنی سیر شده
واژه مسیر
معادل ابجد 310
تعداد حروف 4
تلفظ masir
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی]
مختصات ( مَ ) [ ع . ]
آواشناسی masir
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
... [مشاهده متن کامل]
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد
واژه رود ( در رودخانه ) به چم خانه چیزیست که از آن عبور میکند پس رودخانه همان مسیر است و رود = سیر یا گذر و در زبان لاتین به مسیر روت = route میگویند و نشان دهنده اینست که مسیر همان رود یا روت ایرانیست ( واج ت و د به هم دگرش داشتند ) پس روت را میتوان مسیر نامید.
... [مشاهده متن کامل]
گذر ( عبور )
راه / رود =روت ( مسیر )
دالان - دهلیز
درود همه مطالب دوستان عالی بود، بهره میبریم از مطالب خوب و کم نظیرتون.
مسیر از کلمه سیر است و سیر به معنی راه رفتن و عبور کردن است، مسیر محل راه رفتن و عبور کردن است.
محل حرکت
روند . روندگاه . راهرو. .
رهگذار
در زبان فارسی هخامنشی به مسیر و گذرگاه ، پسیم ( pasim ) گفته می شد
مسیر نما topo ( مخفف topographic picture ) : [اصطلاح کوهنوردی]عکس کوه یا صخره که روی آن مسیرها مشخص شده اند
منبع https://sporton. ir
میسر یابی ( route finding ) : [اصطلاح کوهنوردی] فن پیدا کردن راه صعود در کوه یا روی صخره ها می باشد و از اساسی ترین فنون کوهنوردی بشمار می رود.
منبع https://sporton. ir
در پهلوی " وتیرگ " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.
راه - روش شیوه
خط سیر
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)