hydragogue (اسم)مسهلpurgative (صفت)مسهل، ضد یبوست، تطهیری، کارکن، پاکساز، پالایشیaperient (صفت)مسهل، داروی ملینphysic (صفت)مسهل، فطریcathartic (صفت)مسهل، تصفیه کننده، ضد یبوست، روان پاکسازexpellant (صفت)مسهل، دافع، خارج کنندهexpellent (صفت)مسهل، دافع، خارج کننده
روان گردان= مُسهِلمُسهِلزُرانهزُرانه : زُ - ران - هزُ - : پیشوَند = به سویِ بیرون ، مانَندِ زُدایه اَز زُدودَنپیشوندِ زُ - به سورَت هایِ : آز ، اَز ، سِ ، شِ ، اِخ هم آمَده و همریشه با out انگلیسی ، aus آلمانی و ex لاتینی اَست. ... [مشاهده متن کامل] ران : بُن کارواژه ی راندَن - ه : پسوند نامساززُرانه : داروی به بیرون راندَن تُفاله یِ گَزایِ ( غَذایِ ) خورده شدهمی توان آزرانه ، اَزرانه ، سِرانه ، شِرانه ، اِخرانه هم برساخت.ملینسهل کننده دفع+ عکس و لینک