مسلک

/maslak/

    principle
    course
    policy
    method
    way
    ideology
    persuasion

فارسی به انگلیسی

مسلک شکاکیون
scepticism

مترادف ها

way (اسم)
راه، عنوان، سیاق، سمت، خط، سبک، جاده، رسم، مسیر، روش، طرز، طریقه، طریق، سان، طور، مسلک، نحو

path (اسم)
راه، جاده، مسیر، طریقه، طریق، مسلک، باریک راه، جاده مال رو

manner (اسم)
راه، رفتار، طرز عمل، عنوان، قسم، سیاق، فن، نوع، سبک، چگونگی، تربیت، ادب، روش، رسوم، طرز، طریقه، طریق، سان، طور، مسلک، سلیقه

method (اسم)
راه، عنوان، سیاق، نوع، سبک، رسم، رویه، روش، شیوه، طرز، اسلوب، طریقه، طریق، روند، متد، طور، مسلک، نحو، منوال

پیشنهاد کاربران

درود، دوستان درویش مسلک ازدیدگاه بنده ح. . معنی درجهت اخلاص قرارگرفتن، دلبرین ازقدرتوجایگاه، دوری ازهرانچه درغیرمسیر خالق باشد
جسموجان وروح خالصانه درپی روح دمیده شده خالق دروجودخودوجهان اطراف
ودرنهایت تنها راه رسیدن یاکلید گشودن درب های سرزمین پادشاهی خالق ( نهایت سادگی ومخلصی ) هست.
مسلک: اصول اعتقادی که روش و رفتار افراد جامعه مبتنی بر آن است
🇮🇷 همتای پارسی: روال 🇮🇷
مسالک
فرهنگ فارسی معین
( مَ لِ ) [ ع . ] ( اِ. ) جِ مسلک .
مرام . . . .
سلوک به معنای روش - رفتار - کردار.
مسلک به معنای روش - طریق
آیین، طریقه، کیش، روش، مذهب، مرام، مشرب، نحله، راه، طریق، نهج، مسیر
راه _ روش_طریق
ولی سلوک = رفتار