مسرف

/mosref/

    lavish
    prodigal
    extravagant
    thriftless
    wasteful
    waster
    wastrel

مترادف ها

spendthrift (اسم)
خراج، متلف، دست و دل باز، ولخرج، مسرف، تلف کار

prodigal (اسم)
متلف، ولخرج، مسرف

scattergood (اسم)
دست و دل باز، ولخرج، مسرف، تلف کار

prodigal (صفت)
مسرف، پر تجمل، اسراف اور

spendthrift (صفت)
دست و دل باز، مسرف

پیشنهاد کاربران

المُسرِف: الغافل کثیر اللعب واللهو.
معتاد بر بازی کردن وخوشگذرانی وبی مبالاتی.
مسرف از ماده اسراف به معنی تجاوز از حد است. ( تفسیر نمونه ج : 21 ص : 12 )
مسرف از ماده اسراف به معنی هر گونه تجاوز از حد در اعمال و گفتار است ، و به همین دلیل در آیات مختلف قرآن در مورد تبهکارانی که ظلم و فساد را از حد می گذراندند واژه مسرف به کار رفته است ، و نیز به مطلق گناهان اسراف گفته شده ، چنانکه در آیه 53 سوره زمر می خوانیم : قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمة الله : بگو ای بندگان من که بر خود اسراف کرده اید از رحمت خدا نومید نشوید ! .
...
[مشاهده متن کامل]

وَ لَقَدْ نجَّیْنَا بَنی إِسرءِیلَ مِنَ الْعَذَابِ الْمُهِینِ ( 30 )
مِن فِرْعَوْنَ إِنَّهُ کانَ عَالِیاً مِّنَ الْمُسرِفِینَ ( دخان 31 )
30 - ما بنی اسرائیل را از عذاب ذلت بار نجات بخشیدیم .
31 - از فرعون ، که مردی متکبر و از اسرافکاران بود .
( تفسیر نمونه ج : 21 ص : 184 )

هرزه خرج
ولخرج
در پهلوی " وانیگر " از ریشه وانی به چم اسراف کردن و تلف کردن آمده ، برابر نسک فرهنگ کوچک زبان پهلوی نوشته مکنزی و برگردان بانو مهشید میرفخرایی.