مسخرگی

/masxaregi/

    buffoonery
    drollery
    mockery
    jape
    tomfoolery

فارسی به انگلیسی

مسخرگی کردن
clown, jape, to play the buffoon

مترادف ها

farce (اسم)
لودگی، مسخرگی، تقلید، نمایش خنده اور، کار بیهوده

tomfoolery (اسم)
لودگی، مسخرگی

drollery (اسم)
لودگی، شوخی، مسخرگی

buffoonery (اسم)
مسخرگی

ribbing (اسم)
مسخرگی، مجموعه رگبرگ های برگ، ساختمان دنده های هر چیز، راهها یا خطوط بر جسته، مجموعه تیریا دگل های کشتی

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
واژه ی مسخرگی از ریشه ی واژه ی مسخر فارسی هست. خود این واژه از ریشه ی دو واژه ی مس و خر فارسی هست
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

مسخرگیمسخرگیمسخرگیمسخرگیمسخرگیمسخرگی
ادا - ادا درآوردن
هزل