مستغرق

/mostaqreq/

    drowned
    absorbed
    plunged
    overwhelmed
    [rare] drowned
    [fig.] absorbed

فارسی به انگلیسی

مستغرق شدن
immerse

مستغرق کردن
immerse, overwhelm

پیشنهاد کاربران

مُستَغرِق در علم حقوق یعنی صرف شده هزینه شده به کار رفته
مثل این که دیون متوفی مستغرق ترکه ی او باشد.
مجذوب ، مفتوت ، شیفته ، غرق شده ( مستفعل ) اسم فاعل در عربی
مجذوب
غریق، غرق شده، غوطه ور، فرورفته، غرقه
یا مجذوب ، شیفته
یا بی نیاز
ترکیب وصفی
آب افتاده
غرق شده!
مجذوب. . شیفته
شیفته