بهترین پیشوندها برای بکارگیریِ " استثنا، مستثنی، مستثنی کردن، به استثنایِ. . . " و " انضمام، به انضمامِ . . . " : پیش از هر چیز باید بگویم که " به استثنایِ . . . " پادواژه یِ " به انضمامِ . . . " است. ... [مشاهده متن کامل]
درواژگانِ " استثنا، مستثنی، مستثنی کردن" چیزی یا چیزهایی " بیرون" گذاشته می شود و در واژگانِ " انضمام و. . . " چیزی یا چیزهایی " درون" گذاشته می شوند. در زبان آلمانی کارواژه یِ " ausschliessen " و در زبانهای اروپایی کارواژه های " except/ exclude " برای " استثنا/مستثنی ساختن/کردن" بکار می روند که در آلمانی از پیشوند " aus " و در زبانهای اروپایی از پیشوند " ex" که عملگری برای نشان دادنِ " بیرون/به بیرون" است، بکار گرفته می شود و پیشوندِ همکارکردِ آنها در زبانِ پارسی " آز ( نمونه: آزمودن ) ، زِ، زُ ( نمونه:زدودن ) ، هَز ( نمونه: هزینه ) " می باشد که برآمده از پیشوند اوستایی - پارسی میانه " اوس، اوز" هستند. پادواژه یِ " ausschliessen" در زبانِ آلمانی " einschliessen " برای " انضمام سازی" می باشد که از پیشوندِ " ein" که عملگری برای نشان دادن " ورود، ورود به" بهره گرفته شده است و در زبانِ پارسی پیشوندهایی همچون " نِ" و " اَندر" و " در" پیشوندهایی هستند که این کارکرد را بازنمایی می کنند ( برای آگاهی بیشتر در این زمینه به زیرواژه های " نِ" و " اَندر" در همین تارنما مراجعه کنید. ) . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . بنابراین چه پیشوندهایی برای واژگانِ " استثنا، مستثنی، مستثنی کردن" پیشنهاد می شود: 1 - پیشوند " آز " که باز نمایی کننده یِ " بیرون، به بیرون" می باشد. ( ریختهایِ دیگرِ این پیشوند: زِ، زُ، هَز ) 2 - پیشوندِ " برون/بیرون" 3 - پیشوندِ " وی/گُ" که در زبانِ پارسی پیشوندِ "جداسازی" نیز می باشد بمانند" گُسستَن" . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . چه پیشوندهایی برای واژگانِ " انضمام، به انضمامِ . . . و. . . " پیشنهاد می شود؟ 1 - پیشوندِ " نِ" 2 - پیشوندِ " اندر" 3 - پیشوندِ " درون" 4 - پیشوند" در" . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . نکته: کاراییِ پیشوندِ " اوس، اوز" در اوستایی چنین بوده اند: 1 - بالا، بر ( همچنین: بلندی ) که در این مینه با واژه " اوج" نیز همریشه است ( در اوستایی این کارکرد بسیار فراوان بوده است. ) 2 - بیرون، به سمت بیرون 3 - سوای، جدای از چنانچه این پیشوند برایِ واژگانِ " مستثنی، استثنا" گزیده شود، کارکردهایِ 2 و 3 در بالا را در نظر خواهیم داشت. نکته: واژگانِ "انضمام و به انضمامِ و. . . " را از واژگانِ "ضمیمه و. . . " جداسازی کنید و از دریچه زبانِ عربی به واژگان نگاه نیاندازید؛چراکه بهترین پیشوندها برای " ضمیمه و. . . " پیشوندهایِ " پی" و " اَف" می باشند. من آگاهانه واژگانِ عربی را در نوشته ی بالا بکار بردم، تا جایگزینهایِ پارسی بجایِ آنها نیز روشن و آشکار شود. نکته: اگر بخواهیم کارواژه یِ " ausschliessen" ( آلمانی ) و " exclude" ( اروپایی ) را تکواژ به تکواژ به زبان پارسی بازگردانیم، کارواژه یِ " آزوستن ( آز. وَستَن ) یا " آزبستن ( آز. بَستَن ) " را خواهیم داشت که من در زیر واژه یِ " اخراج " از همین تارنما پیشنهاد کردم. ولی شما خود می توانید کارواژه درخوری را با پیشوندهای بالا همراه سازید و واژه یِ دلخواه خود را بسازید. برای نمونه " آزگذاشتن/اندرگذاشتن و. . . " نکته: پیشوندِ " اوز، اوس" در زبانهایِ اوستایی - پارسی میانه از پیشوندهای پُرکاربرد بوده است که در گذر زمان به دلیلِ فراموشیِ کاربردِ آن، به تاریکی رفته است و در برخی جاها نیز پیشوندها و واژگانِ دیگر جایگزینِ آن شده اند. اکنون سزاوار است که ما این پیشوند را زنده سازی کنیم و سپس آن را در دسته یِ "پیشوندهایِ جدایی پذیر" بگنجانیم تا دیگر فراموش نشود و واژگانِ اندک شمارِ " آزمودن، زدودن و. . . " را جدایی پذیر کرده ( برای نمونه: آز بمایید به جای بیآزمایید ) تا خوانِشِ آن آسانتر و کاربردِ پیشوند نمایان تر شود. همچنین ما باید پیشوند " آز، زِ ، زُ" را به یک ریخت در آوریم تادچارِ آشفتگی نشویم که پیشنهادِ من پیشوندِ " آز" می باشد. فراموش نکنید که جدایی پذیر کردنِ پیشوندها ساختارِ واژگان را دگرگون نمی سازد ( برای نمونه واژگانِ " آزمایش، آزمودگی، آزمایه و. . . " چه پیشوند جدایی پذیر باشد چه جدایی ناپذیر، یکی و اینهمان خواهند بود. پس نگران و دلواپس نباشید. ) نکته: همچنین شما می توانید واژگانِ " include " و واژگانِ دیگری همچون " exclusive ، inclusive " و . . . را بررسی کنید تا اندریافت بهتری در پیرامونِ واژگانِ بالا بدست آورید. . . . . . . . . . . . . . . . . پَسگشت: رویبرگهای 306 و 307 از نبیگ " فرهنگ واژه های اوستا"
سلام هم خانوادش چی میشه
سلام هم خانواده اش چی میشه و هم خانواده ی اکثر لطفا جواب بدین گیر کردم هرچی می گردم پیدا نمی کنم