حمله کردن، مست کردن، انداختن، بطور کامل پوشاندن، به سختی افتادن، مست کردن یاشدن، در ترشی فرو بردن، با ترشی مخلوط کردن، در اب غوطه ور شدن
گیج کردن، مست کردن، سرمست کردن
مست کردن
مست کردن
مست کردن، میگساری کردن، دائم الخمر بودن، همیشه نوشیدن
مست کردن، سرخوش کردن، کیف دادن
گیج کردن، مست کردن، شیفته و مسحور کردن
مست کردن، سرخوش کردن، کیف دادن
مست کردن، احمق کردن