مساوات

/mosAvAt/

    equality

فارسی به انگلیسی

مساوات برقرار کردن
equalize

مساوات طلب
egalitarian

مترادف ها

equality (اسم)
شباهت، تساوی، یکسانی، برابری، مساوات

پیشنهاد کاربران

مساوات. [ م ُ ] ( ع اِمص ) مساواة. برابری و همواری و برابرکردگی و برابرآمدگی و همسری و عدالت. ( ناظم الاطباء ) . معادله. یکسانی. مماثله. تساوی. برابر شدن. برابر آمدن. و رجوع به مساواة شود. برابری :
در رتبه مساوات بود عالم را
...
[مشاهده متن کامل]

از دایره هیچ نقطه رابیشی نیست.
؟
- مساوات شدن ؛ برابر شدن و مساوی شدن. ( ناظم الاطباء ) .
- مساوات کردن ؛ عدالت کردن. ( ناظم الاطباء ) . معاقلة. ( منتهی الارب ) .
|| در اصطلاح محدثان ، از انواع عُلُوّ است نسبت به روایت یکی از کتب ، بدین ترتیب که بین راوی و پیامبر ( ص ) یا صحابی یا مادون او تا شیخ یکی از اصحاب کتب حدیث آن تعداد فاصله باشد که بین یکی از اصحاب کتب و پیامبر ( ص ) و صحابی یا مادون او می باشد. اگر آن راوی در تعداد واسطه ها یکی بیشتر باشد آن را مصافحة نامند. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ) . || در اصطلاح معانی ، برابر بودن لفظ است با معنی ، که آن واسطه بین ایجاز و اطناب باشد. رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون و المعجم چ دانشگاه ص 279 شود. || در اصطلاح حقوق اساسی ، اصل مساوات برابری سکنه ٔیک کشور است از لحاظ حقوق و تکالیف بدون توجه به جنس ( زن و مرد ) و صغر و کبر و نژاد و مذهب و زبان و عقاید و تابعیت. ( فرهنگ حقوقی ) .
- مساوات در اشتغال به مشاغل دولتی ؛ در اصطلاح حقوق اساسی ، تمام افراد واجد شرایطقانونی حق اشتغال به مشاغل دولتی را دارند و اختصاص مشاغل مهم به طبقه مخصوص خلاف قانون است. ( فرهنگ حقوقی ) .
- مساوات در پرداخت مالیاتها ؛ تمام افراد باید به تناسب قدرت خود مالیات بدهند. ( اصل 97 متمم قانون اساسی ) . ( از فرهنگ حقوقی ) .
منبع. لغت نامه دهخدا

مُساوات جمع مُساوی: همسو، هم سطح، هم ردیف، یکسان، یه قیمت، ارزش یکسان، یکسان قیمتی، یکسان فکری، یکسان مذهبی . . . .
با عدل وقسط متفاوته.
اقساط مُمکن به مُساوات در میاد؛ امّا نه همیشه!
عدل به معنی مُساوات در بهره بُردن از فرصتها وبی تفاوتی در اجراء مجازات؛
...
[مشاهده متن کامل]

سپس به قسط باید به عمل درمیاد: ای توزیع سهم ها و دستمزدها وفرصتها ومنافع به اندازه کافی مساوی برای همه بدون تبعیض واستثنائات . . .
وبا سعی وتلاش جدّی ودلسوزانه وبا وجدان کاری؛ نه رانت واستثنائات وامتیازات وقرعه کشی ومعرّفی و سهم بیشتر وتبصرها و فامیل بازی وزیرآبی ورشوه وخارج از نوبت و چشم پوشی. . .
ومجازات به اندازه بدی هاست وجلوگیری از خرابی و تلف کردن وقت ومال و فرصتهارا. . .
"وزِنوا بالقسطاس المستقیم": ای بعد از فراهم عدالت به ترازوی دقیق وغیر قابل اشتباه وسالم بپردازید وبه عمل بیاورید. بدون ستم وبدون تفاوت وعدم بی تفاوتی ورعایت بیطرفی. . .
این امر مهم به شرح مُفصّل نیاز دارد.