مسئله یعنی مُشکل که برای حل نیاز به حلال یا حل کننده و یا مشگِل گشا میباشد. مثل مسئله مرگ و کشف نوشداروی شفا بخش ترس و وحشت از آن. خود مسئله مرگ در عمل و در واقعیت حل نشدنی است، اما میتوان به رسم و روش
... [مشاهده متن کامل] کیمیاگران یک داروی خیالی - اوهامی برای کاهش و تسکین ترس غیر معقول و غیر منطقی در مقابل این پدیده کشف کرد و آنرا بصورت شربت کلامی بخورد مردم داد، مثل : شهدا زنده اند و یا روح موئمنین و صواب کاران پس از مرگ جایشان توی باغچه های بهشتی ست و جای روح کفار و گناه کاران در گودال های جهنمی. این نوع نوشدارو طوریکه میدانیم مجانی و رایگان در اختیار همگان قرار نگرفته بلکه مشروط و مقید به پیروی از این و آن آئین و دین و مذهب بوده و میباشد. یا مسائل بنیادی دیگری از قبیل زمان و مکان و مطلق و نسبی از یکطرف و بیزمانی و بیمکانی مطلق و نسبی از طرف دیگر و یا مسئله عالم غیب و امر و ملکوت و واجب الوجود و خالق و علت کل از یکطرف و عالم شهود و خلق و ملک و ممکن الوجود و مخلوقات و معلول کل از طرفی دیگر ؛ وجود و ماهیت، ماده و روح و روان و جان از یک طرف و نفس مجرد یا من از طرفی دیگر و هزار و یک نوع مسائل و مشکلات حل نشده دیگر از این قبیل: انسان از کجا آمده، اینجا چکار میکند و پس از مرگ به کجا خواهد رفت؟
پُرسه، پرسمان، پرسش
گزاره، جُستار
کار، پیشامد،
سختی، دشواری،
و. . .
همانگونه که یکی از کاربران گفت واژه ی [مسئله] از آن دست واژه هاست که در جایگاه های گوناگون به چمها و معناهای جورواجور به کار رفته پس برابرواژه ی همتراز با آن جایگاه را نیاز دارد.
♦️
نوواژه برای جایگزینیِ #to_problematize به معنای مسئله ای کردنِ یک موضوع برای آنکه نیاز به راه ِحل پیدا کند؛ به عنوانِ مسئله فرض کردن یا تلقی کردنِ یک موضوع؛ به مسئله تبدیل کردن؛ و جُزین
ا↙️
... [مشاهده متن کامل]
#پراساندن ( parāsandan )
یا:
#پراسیدن ( parāsidan ) 👈 پراس ( ستاکِ برساخته از ریشه ی نیاایرانیِ prş به معنای پرسیدن ) - - یدن ( نشانه ی مصدر )
🔺 نکته:
این دیسه پیش تر توسطِ آقای دکتر ملایری به زبانِ فارسی معرفی شده است. ازآنجاکه ایشان به برخی از مشتق های آن ، ازجمله "فعلِ بالا، " نپرداخته اند، نگارنده با برساختِ این فعل و مشتق هایِ دیگرِ آن این دیسه را گسترانیده است.
▪️مثال:
۱ - او مشارکتِ زنان در جنبش های صلح جویانه را در کتابِ ۲۵۰ صفحه ایش پَراسید ( به مسئله تبدیل کرد. )
۲ - امروزه افزایشِ روزافزونِ مهاجرت رفته رفته دارد موضوعِ هویت را می پَراسید ( به عنوانِ مسئله معرفی می کند. )
🔺 توجه:
🔹 #problem
🔹 #پراسه ( پَراسه —� دکتر ملایری )
▪️مثال:
۱ - با سرپرستیِ او، پزشکان توانستند بسیاری از پراسه های ( مسئله های ) آماریِ بیماریِ قندِ خون را در آن منطقه حل وفصل کنند.
۲ - توربولانس یکی از پراسه های حل نشده در فیزیک است.
۳ - پس از آن رخداد، انگیزه دادن به دانش آموزان برای ادامه ی کار به پراسه ای دشوار تبدیل شده بود.
🔸 #problematic ( al ) به عنوانِ صفت
🔸 #پراسه ای
یا: #پراسین
یا: #پراسه مند
یا: #پراسه دار ( دکتر ملایری )
یا: #پراسه ساز
▪️مثال:
۱ - موقعیتی که برای نمایندگانِ مجلس پیش آمده بود پراسه ای ( مسئله مند ) می نمود.
۲ - سرشتِ پراسینِ ( مسئله مندِ ) این واژه ها در بخشِ دیگری از کتاب توضیح داده شده اند.
۳ - رساندنِ همه ی این آدم ها سرِ وقت به سخنرانی پراسه مند به نظر می رسید.
🔹 #problematically
🔹 #پراسه مندانه
یا: #پراسینانه
▪️مثال:
او کار با دانشجویانِ بومی را پراسه مندانه ( مسئله مندانه، پرسش آفرینانه، به ناحق ) بر کار با دانشجویانِ دیگر ترجیح می داد.
🔸 #problematic به عنوانِ اسم
or: #problematique
🔸 #پراسند ( پَراسَند )
یا: #پراسمان ( پَراسْمان )
▪️مثال:
پراسَندهای ( پروبلماتیک های ) اصلیِ عمل گراییِ فمینیسم دو ناسازنما ی آشکار در درونِ خود می پرورند.
🔹 #unproblematic ( al )
🔹 #ناپراسه ای
یا: #ناپراسین
یا: #ناپراسه مند
یا: #بی پراسه
▪️مثال:
هیچیک از رویکردهای آنان ناپَراسین ( نامسئله مند، بی مسئله ) نبود.
🔸 #unproblematically
🔸 #ناپراسه مندانه
یا: #پراسه ندارانه
یا: #ناپراسینانه
🔹 #problematicalness
🔹 #پراسه مندی
یا: #پراسه داشتگی
🔸 #problemage
🔸 #پراسه گی ( یا پَراسِگی )
یا: #پراسه بودگی
🔸 #subproblem مسئله ای که ممکن است به مسئله ای بزرگ تر بینجامد.
🔸 #زیرپراسه
یا: #ریزپراسه
یا: #پیش پراسه
▪️مثال:
هر بار که آزمایش را تکرار می کردند چند تا از پیش پراسه ها ( مسائلِ جزیی ) به آسانی و گاهی خودبخود حل می شد.
🔹 #nonproblem موضوعی که به عنوانِ مسئله ای جدی فرض نمی شود.
🔹 #ناپراسه ( ناپَراسه )
▪️مثال:
نقدِ آن ها به او این بود که وی برای یک ناپَراسه ( موضوعِ غیرِ جدی ) راه ِحلی هزینه آور برگزیده است.
🔸 #multiproblem چند مسئله ، پرمسئله
🔸 #چندپراسه
▪️مثال:
او در موقعیتی چَند پَراسه گیر افتاده بود و گشایشی هم در کار نبود.
🔹 #problematization مسئله ای سازی، مسئله مند سازی
🔹 #پراسانش ( پَراسانِش )
یا: #پراسه ای سازی
یا: #پراسه مندسازی
یا: #پراسش ( پراسِش )
▪️مثال:
یکی از شیوه های کارآمدِ او در بحث پَراسانِش ( مسئله ای سازیِ ) روایت های تاریخی بود.
🔸� #pseudoproblem
🔸� #پراسه نما
� یا:�� #درژاپراسه ( دُرژاپراسه ) ( برای دیدنِ پیشوندِ "درژا" بروید به #pseudo_ در پیشوندستان. )
🔸 هم ریشه های دیگرِ #پراسیدن ، #پراسه و #پراسند در زبان های ایرانی و هندواروپاییِ غیرِایرانی:
اوستایی 👈 پرسیدن ➖ - fras
فارسی باستان 👈 بازخواست کردن ➖ - fraθ
فارسی میانه 👈 پرسش ➖ frašn
فارسی میانه 👈 پرسیدن ➖ pursītan
پارتی 👈 پرسیدن ➖ pwrśdn
سغدی 👈 پرسیدن ➖ - prs
سکایی 👈 پرسیدن ➖ brašta
خوارزمی 👈 پرسیدن ➖ - m|pš
فارسی 👈 پرسیدن، پرسه ( گدایی ) ، پَرسه زدن
آسی 👈 پرسیدن ➖ f�rsyn
پشتو 👈 پرسیدن ➖ puxt
بلوچی 👈 پرسیدن ➖ pursita
کردی 👈 پرسیدن ➖ pirsīn
بختیاری 👈 درخواست ➖ purs
سانسکریت 👈 پرسیدن ➖ prcch�ti
آلمانی کهن 👈 پرسیدن ➖ frāgēn
لاتینی 👈 درخواست کردن ➖ poscere
لیتوانیایی 👈 خواستن ➖ praš�ti
پ. ه. ا 👈 پرسیدن، خواستن ➖ prk
🔺 نکته:
🔻🔻🔻
@JavidPajin 👈 فرهنگِ ریشه شناختیِ واژگانِ عمومی و تخصصی
مسئله به هر گونه چالش می گویند. در دانش هایی مانند ریاضی، علوم تجربی. . . . مسئله برابر پرسش است.
من فکر میکم مانند هر کلمه دیگه ای که بخواهیم برگدون پارسیش رو بگیریم ، باید به جایگاه استفادش توجه کنیم ، در مورد کلمه مسئله تیز همینگونه باید باشد.
از دیدگاه من پرسمان جایگزین خوبیه
درخواست ، انتظار ، نیاز
مفعول پرسیدن، مورد سؤال
مفرد تصاویر =تصویر
جریان
محل بحث= مبحث
چیستان
بیانه
Problem
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)