مزار

/mazAr/

    grave
    tomb

مترادف ها

bier (اسم)
مقبره، مزار، تخت روان، جسد، لاشه، جای گذاردن تابوت در قبر

tomb (اسم)
خاک، مقبره، مزار، ارامگاه، قبر، گور

sepulcher (اسم)
مقبره، مزار، دفن، قبر، مرقد، گور، قبر ساختن

sepulchre (اسم)
مزار، دفن، قبر، مرقد، گور

پیشنهاد کاربران

آستان
مزار از دو واژه مز در معنای جایگاه و سرشت و آر در معنای آرامش و آرمیدن است. جای آرمیدن
واژه مزار
معادل ابجد 248
تعداد حروف 4
تلفظ mazār
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی، جمع: مزارات]
مختصات ( مَ ) [ ع . ] ( اِ. )
آواشناسی mazAr
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
مَزاَر : ببر ، شیر . در زبان رخشانی بلوچی
معنی اصلی این کلمه مربوط به کرمانی ها است یعنی من زار میزنم که خلاصه شده و شده مزار
مزار در زبان بلوچی به معنی شیر است که گاهی به ببر هم مزار گفته می شود. اما در اصل مزار در زبان بلوچی به معنی شیر است.
مزار در زبان بلوچی به معنی ببر است و اسمی پسرانه است