مرهون

/marhun/

    indebted
    pawned
    beholden

مترادف ها

beholden (صفت)
مدیون، مرهون، زیر بار منت

indebted (صفت)
مدیون، مرهون، بدهکار، رهین منت

پیشنهاد کاربران

مدیون و بدهکار
مرهون:
1 - عین مرهون، عین مرهونه یا رهین عین مالی است که در رهن باشدیا به رهن داده شده باشد
2 - مرهون کسی بودن: سپاسگزار کسی بودن
3 - مرهون چیزی یا عملی بودن: وابسته به چیزی یا عملی بودن
مدیون
راهن: کسی که مالی را گِرو می گذارد.
مرتهن: کسی که مالی را گِرو می گیرد.
مرهون: مالی که به گِرو گذاشته شده است.
به خاطر
درگرو، رهین، مدیون، سپاسگزار، گرورفته، گرونهاده، گروی، وامدار، گرو