of good quality in demand desirable or desired superior vintage fancy hard high high-class high-grade marketable premium prime [o.s.] desirable superfine
"غربی" اولین بار در باره طلا هایی که از کشور مراکش در غرب آفریقا می آمده بیان شده ، مرغوب اشاره به آمده از غرب یا همان غربی است
خوش داشت:مرغوب.
ما واژه ی{گوثَر} را در پارسی داریم که در برخی گویش های ایران، بکار برده می شود و به چَمِ {مرغوبیت/اصل} است و به روشنی همان {گوهر} است. ما در ریشه یِ {گوهر} در زبان های کهن و ریشه یِ ایرانی، واتِ {ث} را به جایِ {ه} داریم و در اینجا چرایی {گوثر} آشکار است. ... [مشاهده متن کامل]
می توان از {گوثَروَنت} ساخته شده از دو بخشِ {گوثر} و {وَنت:هَمان {مَند} است نشانگرِ {دارنده بودن، دارا بودن} }به جای {مرغوب/اصیل} بکار برد. بِدرود!
در مورد کلمه مرغوب این نکته ضروری است که وقتی گفته می شود ( مرغوب عنه ) معنی تغییر می کند و به معنای نامرغوب است
نیکو. پسنده و شایسته و دلپسند و مقبول. با قدر و با قیمت و بسیار اعلی
مرغوب : زیبا خوب ، دلپذیر ، پسندیده ومقبول
با کیفیت
کیفیت عالی، خوب، با کیفیت، بی نقص😎
ناب. بی عیب. بصورت کامل و یکنواخت به عمل آمده باشد.