مرغوب

/marqub/

    of good quality
    in demand
    desirable or desired
    superior
    vintage
    fancy
    hard
    high
    high-class
    high-grade
    marketable
    premium
    prime
    [o.s.] desirable
    superfine

فارسی به انگلیسی

مرغوب تر بودن
outsell

مرغوب ترین
top-of-the-line, tiptop, gilt-edged

مرغوب در مورد شراب
vintage

مترادف ها

desirable (صفت)
پسندیده، خوشایند، مطلوب، مرغوب، خواستنی

high-grade (صفت)
عالی، مرغوب

پیشنهاد کاربران

پذیرفتنی. خواستنی. پسندیدنی. آرزویی. آرزومندانه. دلپذیرانه. دلپسندانه. پسندش. پذیرانه. آرزویانه. خواستانه. پذیرانه. خوشانه. خوشداشت. خواداشته. خوشداشتانه. پسندان. پسندشانه. خواستاده. خواهانه. خوهان. خودانش. خوهانشی:مرغوب
"غربی"
اولین بار در باره طلا هایی که از کشور مراکش در غرب آفریقا می آمده بیان شده ، مرغوب اشاره به آمده از غرب یا همان غربی است
خوش داشت:مرغوب.
ما واژه ی{گوثَر} را در پارسی داریم که در برخی گویش های ایران، بکار برده می شود و به چَمِ {مرغوبیت/اصل} است و به روشنی همان {گوهر} است.
ما در ریشه یِ {گوهر} در زبان های کهن و ریشه یِ ایرانی، واتِ {ث} را به جایِ {ه} داریم و در اینجا چرایی {گوثر} آشکار است.
...
[مشاهده متن کامل]

می توان از {گوثَروَنت} ساخته شده از دو بخشِ {گوثر} و {وَنت:هَمان {مَند} است نشانگرِ {دارنده بودن، دارا بودن} }به جای {مرغوب/اصیل} بکار برد.
بِدرود!

در مورد کلمه مرغوب این نکته ضروری است که وقتی گفته می شود ( مرغوب عنه ) معنی تغییر می کند و به معنای نامرغوب است
نیکو. پسنده و شایسته و دلپسند و مقبول. با قدر و با قیمت و بسیار اعلی
مرغوب : زیبا خوب ، دلپذیر ، پسندیده ومقبول
مرغوب
با کیفیت
کیفیت عالی،
خوب،
با کیفیت،
بی نقص😎
ناب. بی عیب. بصورت کامل و یکنواخت به عمل آمده باشد.