مرطوب

/martub/

    damp
    moist
    humid
    clammy
    dank
    soggy

فارسی به انگلیسی

مرطوب ساز
humidifier

مرطوب شدن
dampen

مرطوب و نرم
marshy

مرطوب و کپک زده
fusty

مرطوب کردن
dampen, humidify, moisturize

مرطوب کننده
humidifier

مترادف ها

humid (صفت)
ابدار، نمناک، مرطوب، تر، بخاردار، نمدار

wet (صفت)
خیس، مرطوب، تر، بارانی، اشکبار

sappy (صفت)
ضعیف، شنگول، مرطوب

moist (صفت)
گریان، نمناک، مرطوب، تر، نمدار، پر از اب

wettish (صفت)
خیس، نمناک، مرطوب، نسبتا تر، رطوبت دار

dank (صفت)
مرطوب و سرد، مرطوب

dewy (صفت)
تازه، مرطوب، تر، تر کرده، شبنم دار، ژاله دار

dump (صفت)
مرطوب

پیشنهاد کاربران

نمدار، نمناک
حمید رضا مشایخی - اصفهان
بکار بردن از واژگان پارسی به جایِ واژگانِ تازی/عربی:
رطوبت:نَم
مرطوب:نمناک/نَمیک
صاف/آسمان صاف:سره/هوای بی ابر
پر ارتفاع:پُراَفراشت
تزریق:شارِش/درشارِش
اقیانوس:مِهژو
.
.
.
نمناک ؛ دارای رطوبت و تری. مرطوب :
شه در این خشت خانه خاکی
خشت نمناک شدز غمناکی.
نظامی.
🇮🇷 واژه ی برنهاده: نمناک 🇮🇷
نمناک
نم کشیده
تر، خیس، نم، نمدار، نمسار، نمگین، نمناک، نمور، نموک، شرجی
تر شده، خیس شده.
نم دار