premeditate
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
سپردن، مرتکب شدن، اعزام داشتن برای، متعهد به انجام امری نمودن
مرتکب شدن، مقصر بودن، مرتکب کردن
پیشنهاد کاربران
دچار شدن، انجام دادن، انجامدهندەی شدن، گناهمند شدن
🇮🇷 کارواژه ی برنهاده: پیشار شدن 🇮🇷
دیگر کارواژگان همتا: بدگر شدن، بدکننده شدن
دیگر کارواژگان همتا: بدگر شدن، بدکننده شدن
انجام دادن کاری به ویژه کار بد
سر زدن