مرتبا

/morattaban/

    orderly
    periodically
    regularly
    routinely

فارسی به انگلیسی

مرتبا ازار دادن
bedevil

مرتبا به جایی رفتن
haunt

مرتبا یادداشت کردن
keep

مترادف ها

systematically (قید)
مرتبا

پیشنهاد کاربران

با ترتیب و نظم
پی در پی
پشت سرهم
راه به راه
لهجه و گویش تهرانی
پشت سرهم، راه و بیراه، زود به زود، پیاپی ، مرتب، بکرات
پشت سر هم
پی در پی
تکرار شدن