هوداری
برابر های "پاییدن، نگاه داشتن، نگهبانی" برابر های خوبی برای این واژه هستند.
ولی شاید بهتر باشد واژه ای کوتاه تر داشته باشیم:
در اوستایی واژه ای به نام "هرَخش" با گویش "hraxsh" به شیوه ای که "ه" هیچ جنبشی ندارد بوده است و برابر "نگهبانی، مراقبت" بوده است.
... [مشاهده متن کامل]
بسیاری از واژگانی که اینگونه بودند و می خواستند از اوستایی به زبان پهلوی بروند، "ه" نخستشان برداشته میشد.
پس در اینجا هم "ه" را بر می داریم تا بشود "رَخش" و از آن می توان بن واژه "رخشیدن" را ساخت برابر "مراقب کردن، مواظبت کردن"
پس به جای "مراقبت" می توان گفت "رَخشِش". ( که شاید بیهوده باشد! )
بدرود!
پریستاری به جای مراقبت چطوره؟
کلمه ( مراقبت ) به معنای ( محافظت ) است و گویا این کلمه از ماده ( رقبه ) ( برده _ گردن ) گرفته شده با این عنایت که مردم هر یک حافظ رقاب بردگان خود بودند و یا از اینجا گرفته شده که رقیب در محافظت آنچه که
... [مشاهده متن کامل] مراقبش می کند همواره رقبه ( گردن ) خود را می کشد، تا وضع آن را زیر نظر داشته باشد به این مناسبت محافظت را مراقبت خوانده اند، البته ( رقوب ) به معنای مطلق ( حفظ ) نیست بلکه تنها آن محافظت از حرکات و سکنات شخص محفوظ و مرقوب را مراقبت می گویند که به منظور اصلاح موارد خلل و فساد آن باشد و یا به این منظور باشد که حرکات و سکنات آنرا ضبط کنند. ( تفسیر المیزان )
مراقبت: نگه داری
معنی مراقبت : نگه داری
هوای خود یا کسی را داشتن
نمونه ها:
ـ می توانی هوای این بچه را داشته باشی تا من برگردم؟
ـ برو جلو، نترس! من هوایت را دارم.
ـ هوای خودت را داشته باش!
نگهداری . نگهبانی . پاسداری . مواظبت . محافظت .
نگهداری ، بخشش
پاس - پاسبانی ( پهلوی ) دیدهبانی
مراقبت ( Surveillance ) : [ اصطلاح پزشکی ] یعنی جمع آوری منظم و مستمر، پردازش، تجزیه و تحلیل و تفسیر داده های یک پدیده بهداشتی با اهدافی چون ریشه کنی بیماری – حذف بیماری – کنترل بیماری
پرستاری
نگهداری
هجا کردن مراقبت
زیر چشم داشتن
�مراقبت� ( �مراقبت کردن� ) در پارسی به درازنای تاریخ، آرش های گوناگون و تا اندازه ای ناروشن یافته است؛ یکی از آن ها با اندک چشم پوشی، همتراز �نگهبانی� است که کاربرد آن در جمله گاه با دشواری هایی روبروست؛ بجای �مراقبت کردن� در این آرش ویژه، �زیر چشم داشتن� را پیشنهاد می کنم.
... [مشاهده متن کامل]
برگرفته از پیوند زیر:
https://www. parsi. wiki/fa/wiki/topicdetail/860ae5089bb14bde91b2ccf9f5fe09c3
حالت تفکر و تامل عارفانه
we can say attention
پاسداری
پاییدن
این واژه اربی است و پارسی آن اینهاست:
پَوابpavãb ( اوستایی: پَواو )
مِنائیس menãis ( اوستایی: مِنائیچا )
دَتَران datarãn ( اوستایی: دَدَران )
زَئِم zaem ( اوستایی: زَئِمَن )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)