مراتب

/marAteb/

    circumstances
    facts
    case

فارسی به انگلیسی

مراتب احترام
respects

پیشنهاد کاربران

مراتب. [ م َ ت ِ ] ( ع اِ ) درجات. طبقات. رتبه ها. ج ِ مرتبه. رجوع به مرتبه شود :
تا طبعها مراتب دارند مختلف
آب است بر زمین و اثیر است بر هوا.
مسعود سعد.
اصحاب سلطان همیشه این مراتب را منظورنداشته اند بلکه به تدریج. . . آن درجات یافته اند. ( کلیله و دمنه ) . رفتن بر درجات شرف بسیارمؤنت است و فرودآمدن از مراتب عز اندک عوارض. ( کلیله و دمنه ) . مراتب میان اصحاب مروت. . . مشترک و متنازع فیه است. چه عالمیان در منازل و معارج و مراتب و مدارج متفاوت قدراند. ( سندبادنامه ص 4 ) . و چنانکه انبیا را مراتب است. ( سندبادنامه ص 6 ) . در خدمت حضرت سلطانی در مراتب و مناصب ترقی می کرد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 363 ) .
...
[مشاهده متن کامل]

مهتران آمدنداز پس و پیش
صف کشیدند بر مراتب خویش.
منبع. لغت نامه دهخدا

سلیم
به مراتب: از دید پایه ها، از دید پایگاه ها
مجید علیائی
جواب . درجه بندی
مراتب : ۱ - مرتبه ها ، رتبه ها ۲ - موضوع ، قضیه ، ۳ - مطالب
به مراتب: از لحاظ مرتبت و رتبه، از لحاظ جایگاه و مقام، از لحاظ درجه بندی ( که در همه ی این ها کلمه ی "خیلی" مستتر است )
معمولاً پس از "به مراتب" عبارت "بیشتر از" یا "کمتر از" می آید:
هزینه سازش به مراتب بیشتر از مقاومت است. ( هزینه سازش از لحاظ رتبه خیلی بیشتر از مقاومت است. )
...
[مشاهده متن کامل]

هزینه ایستادگی به مراتب کمتر از هزینه سازش است.
گاهی هم این بیشتر و کمتر با فاصله در جمله می آید که شکل اول زیباتر است:
هزینه مقاومت به مراتب از هزینه سازش کمتر است.
گاهی پس از "به مراتب" صفت تفضیلی دیگری می آید:
حل مشکلات اقتصادی به مراتب راحت تر از مسائل نظامی است.

درجه
از مراتب فضل دوستان مطلعیم.
مرتب، درجه