گَبنا = مرد ، مذکر
سلام با تشکر از سایت معتبر شما که با زحمت بسیار زیاد جهت آگاهی مردم و بالا بردن سطح دانش جامعه در تلاش است ، سوال بنده از واژه مذکر این است ، آیا می توان به شخصی که بسیار ذکر می گوید نسبت داده شود ؟ زیرا مذکر لقب پیامبر است ، اگر معنی یادآورنده داشت به نظرم این لقب میشد متذکر نه مذکر
... [مشاهده متن کامل]
ممکن است راهنمایی بفرمایید ؟ سپاسگزارم
واژه عربی مُذَکَّر از ریشه ذَکَر ( ḏakar ) گرفته شده که به معنای ( آلت تناسلی مرد، آلت تناسلی نر، آلت مردی، آلت جنسی، فالوس، نراندامه، کیر، نره ) که خود هم ریشه است با عبری זָכָר ( zach�r ) که احتمالا از ریشه ایرانی کیر ( k�r ) گرفته شده است.
مُذَکَرّ
واژه ای بَرساخته در اَرَبی از ریشه واژه ای ایرانی" زِک" در ریختار مُفَعَّل :
سِمنانی ( پَهلَوی خاوَری ) : زِک = فَرزَند ، بچه ، زاده
جایگزین واژه ی عربی مذکر، واژه ی پهلوی نَریک narik است.
مُذَکَّر:
١. نر، نرینه، مرد، مردانه، آقا، آقایانه
٢. اندامدار، کیردار، دارایِ اندامِ زادآورِ مردانه
واژه مذکر
معادل ابجد 960
تعداد حروف 4
تلفظ mozakkar
نقش دستوری اسم
ترکیب ( صفت ) [عربی: مذکَّر، مقابلِ مؤنث]
مختصات ( مُ ذَ کَّ ) [ ع . ] ( اِمف . )
آواشناسی mozakkar
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع فرهنگ فارسی معین
نَریک: مذکر
ناریک: مونث
نَژیت: خنثی ( اوستایی naečit )
البته ذکر به معنی یاد هستش و مذکر یعنی یادآورنده
بهتره به جای مذکر ( عربی ) گفته بشه نر ( پارسی )
مذکر نه از نظر معنایی نه از نظر آوایی قشنگ و برازنده نیست.
مذکر: حیوان یا انسان کیردار ( ذکر دار ) ، این واژه غیر دقیق و غیر تخصصی است، برای نمونه نمی توان به گیاهان نر گفت مذکر چون کیر ( آلت تناسلی پستانداران ) را ندارند، بنابراین بهتر است از همان واژه فارسی نر یا نرین برای انسان، جانور، گیاه و حتی در گرامر به کار رود مثلاً مرد ( انسان نر ) .
واژه عربی مُذَکَّر از ریشه ذَکَر ( ḏakar ) گرفته شده که به معنای ( آلت تناسلی مرد، آلت تناسلی نر، آلت مردی، آلت جنسی، فالوس، نراندامه، کیر مصنوعی، نره ) که خود هم ریشه است با عبری זָכָר ( zach�r ) که احتمالا از ریشه ایرانی کیر ( k�r ) گرفته شده است. [۲][۳]
... [مشاهده متن کامل]
واژه فارسی نَر از پارسی میانی nar و اوستایی nairya ( به معنای مرد، مردانه ) که هم ریشه است با سانسکریت nara ( به معنای انسان یا حیوان نر ) و احتمالا از ریشه پورواهندواروپایی *h₂nḗr ( به معناهای مرد، توان، نیرو، نر، زور، انرژی حیاتی ) گرفته شده است. [۴][۵][۶]
لطفا نگویید مذکر، برابرهای پارسی بهتری هستا تا صاحب کیر، ذکر دار!
ذَکَر معرب کیر در فارسی است. به معنای آلت تناسلی مردانه.
واژه مُذَکَر از وزن مفعل ساخته شده، به معنای صاحب و دارنده آلت تناسلی، به فارسی نر ( مرد male, man )
نر، مرد، نرینه
ریشه ی عربی ندارد کلا عربی است و کاربرد آن در زبان عربی است
مردینه
این واژه عربی است و پارسی آن این است:
نریک narik ( پهلوی )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)