مذبوحانه

/mazbuhAne/

    desperate
    forlorn
    last-ditch
    like a slaughtered animal
    [fig.] passively
    with

پیشنهاد کاربران

کلمه مذبوحانه با کلمه ذبح همخانواده است. ذبح یعنی سر بریدن. راغب می گوید: اصل ذبح پاره کردن گلوی حیوانات است و به معنی مذبوح نیز آمده است. ناگفته نماند اگر اصل آن درباره حیوانات باشد در غیر آن به طور مجاز و تشبیه کار رفته است. ( رجوع شود به قاموس قرآن ج۳ذیل ذبح )
...
[مشاهده متن کامل]

بنابراین وقتی گلوی حیوان موقع ذبح بریده می شود. مدتی دست وپا می زند این دست و پا زدن هیچ فایده ای به حالش ندارد. و این همان حرکت مذبوحانه است. یعنی حرکت و عکس العمل بی فایده بنابرین ریشه مذبوحانه یا حرکت مذبوحانه از اینجا نشات گرفته است. ( نگارنده )

در عربی به معنای سر بریده میباشد و در فارسی به معنای بیهوده همانند حیوان سر بریده
صفتdesperate
قیدdesperately

بی ثمر، بی فایده، بیهوده
بی سرانجام