تمدن، مدنیت، فرهنگ، انسانیت
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
شهروندی:مَدَنِیّت. مَدَنِی.
شهروند ایرانشهر. شهر وندی ایرانشهر.
شهروندیت:مدنیت.
شهروند ایرانشهر. شهر وندی ایرانشهر.
شهروندیت:مدنیت.
گاه از مدنیت به شهرنشینی در برابر روستانشینی تعبیر می شود. چنین تعبیری، درست به نظر نمی رسد. مدنیت را می توان حاکمیت قانون و نظم فراگیر در برابر ساختار قبیله ای و سلیقه ای تعریف کرد. ده به عنوان کوچکترین
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
واحد، بخش پایه و نخستین از نظام شهری و مدنی تلقی می شود و این اشتباه است اگر واژه دهاتی را در برابر شهری قرار می دهیم. تمایز جوامع مدنی با اجتماعات بدوی بر حسب مساحت و محدوده جغرافیایی نیز اشتباه می باشد. گاه گستره بدوی ها برابر با مساحت چندین کشور دنیاست ضمن آنکه بارها پیش آمده که در جهان، جامعه مدنی محدود به یک ده ماند. از وجوه تمایز اجتماع بدوی در برابر جامعه مدنی، اقتصاد تک محصولی آن است و هر چه قابلیت تولید و فراوری محصولات خام، بالا برود، نشان از آن است که جامعه به نظم و قوانین پویا دسترسی دارد. شاید عبارت دقیق تر جامعه مدنی، مردم بسامان باشد که می توان آن را در برابر مردم بی سامان و یا نابسامان قرار داد
تمدن : Civilization
شهرمندی -
( تمدن - مدنیت )
شهرمند= متمدن ( سیویلیزه ) ، بر پاد بربر و بیابانی
( تمدن - مدنیت )
شهرمند= متمدن ( سیویلیزه ) ، بر پاد بربر و بیابانی