مدفوع

/madfu~/

    emission
    excrement
    excretion
    ordure
    shit
    stool
    waste
    feces

فارسی به انگلیسی

مدفوع انسان
feces

مدفوع حیوان
feces

مترادف ها

excrement (اسم)
نجاست، پس مانده، مدفوع، زوائد، فضله، سگاله، عن

stool (اسم)
کرسی، عسلی، مدفوع، عن، چارپایه، صندلی مستراح فرنگی، پیخال

excretion (اسم)
دفع، مدفوع

faeces (اسم)
مدفوع

feculence (اسم)
تیرگی، مدفوع، گل الودی، حالت دردی

repeled (صفت)
مدفوع

repulsed (صفت)
مدفوع

repelled (صفت)
مدفوع

پیشنهاد کاربران

معادل فارسی =
وند اوستایی مت
فرو مثل فرومایه
= متفرو
معنا = هم محتوا با صفتِ خواروپست
ریختانه :مدفوع
در لری بختیاری
گی، ات:گوه، مدفوع
مسته:ادرار
یک لغت تورکی است
Human waste
Animal waste
مَدفوع که به اَن، عن، پِهِن، پشگل، پیخال، تَپاله، تاپاله، غایط، گوه، سُنده، سُندله، عن، سرگین، فضله، ککه و پی پی ( در اصطلاح کودکان ) نیز معروف است، ماده ای است خمیری شکل و نیمه جامد که از مجاری گوارشیِ بدن جانوران و از راه مقعد خارج می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

عنبر نسارا/نسا : مدفوع الاغ ماده
تپاله : مدفوع گاو
پشگل : مدفوع گوسفند، بز، . . .

یعنی مدفوع
انگلیسی:poop_shit
بر وزن مفعول و یعنی دفع شده
این واژه عربی و اسم مفعول است و پارسی آن اینهاست:
سپام sepâm ( اوستایی: spâma )
چامین câmin ( پارسی دری )
بارپه bârpe ( سغدی )

بپرس