مدرج

/modarraj/

    graduated
    scaled

فارسی به انگلیسی

مدرج سازی
gradation

مدرج شدگی
scale

مدرج کردن
calibrate, graduate, scale

مدرج کننده
graduator

مترادف ها

gradient (صفت)
متحرک، شیب دار، مدرج

scaled (صفت)
فلس دار، مدرج، قابل درجه بندی

graduated (صفت)
مدرج، مشمول مالیات تصاعدی، پله پله

پیشنهاد کاربران

مُدْرِج یا مُدرَج به معنای پیچیده شده و جاسازی شده
در آستین جان تو صد نافه مدرج است
وآن را فدای طره ی یاری نمی کنی
مَدَرَج؛ درجه بندی و درجه دار شدن
اینا چیه شما نوشتی من از این طرز نوشتن از طرز در نمیارم