مدح

/madh/

    praise
    eulogy
    panegyry

فارسی به انگلیسی

مدح امیز
eulogistic

مدح گفتن
adulate

مدح نامه
panegyric

مدح کردن
eulogize

مترادف ها

eulogy (اسم)
تشویق، ستایش، ستایشگری، مدح، مداحی، مدیحه سرایی

پیشنهاد کاربران

معادل فارسی واژه "مدح" در زبان فارسی، می تواند ستایش، تحسین، تمجید، آفرین، یا ثنا باشد. این کلمات همگی به معنای تعریف و تمجید از کسی یا چیزی به کار می روند.
در واقع، "مدح" یک واژه عربی است که در فارسی به همین معنا استفاده می شود. بنابراین، برای بیان این مفهوم در زبان فارسی، می توان از معادل های فارسی آن استفاده کرد.
...
[مشاهده متن کامل]

برخی دیگر از معادل های مدح در زبان فارسی عبارتند از:
منقبت:
به معنای ستایش و تعریف از ویژگی های خوب کسی یا چیزی است.
نعت:
به طور خاص به معنای ستایش پیامبر اسلام ( ص ) است، اما در معنای عام تر به معنای ستایش و توصیف ویژگی های خوب نیز به کار می رود.
مدیحه:
به شعری که در آن مدح و ستایش وجود دارد، گفته می شود.
تکریم:
به معنای بزرگداشت و احترام گذاشتن به کسی است.
تعبیر احساسات:
مدح می تواند برای بیان احساسات مثبت نسبت به یک فرد یا چیز به کار برود.

مدح = لاف
ستایش کردن
سلیم
مدح: ستایش و ستودن چه به زور چه به دلخاه و چه به ناچاری،
که خداوند هستی بخش را به دلخاه، شاهان، خلیفه ها، فرمانروایان را به ناچاری، فرمانداران و فرومایگان ر ا به زور.
آفرین، تحسین، تکریم، تمجید، مدحت، ثنا، ستایش، مدیح، مدیحه، منقبت، نعت
مدح :مدح به معنی هر گونه ستایش است ، خواه در برابر یک امر اختیاری باشد یا غیر اختیاری ، فی المثل تعریفی را که از یک گوهر گرانبها می کنیم ، عرب آنرا مدح می نامد ، و به تعبیر دیگر مفهوم مدح ، عام است در حالی که مفهوم حمد خاص می باشد .
ثنا