پرند= ساتن یا اطلس
پرنیان =مخمل
دیبا=حریر
و ابریشم =ابریسم
مخمل نوعی پارچه کرکی است که از ابریشم، پنبه، کتان یا پشم بافته می شود. به دلیل دشواری ساخت و تولید، معمولاً جزء پارچه های اشرافی و لوکس محسوب می شود؛ گرچه با پیشرفت فناوری روز، تولید آن هزینهٔ کمتری پیدا
... [مشاهده متن کامل] کرده است. صفت �مخملی� اشاره مستقیم به لطافت و نرمی این نوع پارچه دارد و منظور از آن �به نرمی مخمل� است.
در متن های کهن واژه ی �خاوخیز� بجای واژه ی �مخمل� بکار برده شده. خاو همان خواب مانند خواب قالی و خیز در معنای بلندی و بَرز که خیز ریشه ی خزیدن و واژه ی خَز هم از همین ریشه ست.
در متن های کهن واژه ی �خاوخیز� بجای واژه ی �مخمل� بکار برده شده. خاو همان خواب مانند خواب قالی و خیز در معنای بلندی و بَرز است و ریشه ی با خزیدن.
پارچه نرم و پرز دار که بسیار گران قیمت است
در پارسی " کمخا kamkha " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو .
واژه مخمل
در مورد این لغت پژوهش کرده ام . . . . . . پیشتر
این واژه ساخته شده از دو بخش ���نخ ( پرز ) مُل یا مَل در چم ارامش رامش نرم چه شراب را مُل گویند به فرنوده ارامشی که میاورد ) =نخمل . . . . نخمل به مخمل دگرگون شده بدل و تردیس میم به نون رواییت دستورگانی دارد