مخمصه

/maxmase/

    conjuncture
    corners
    dilemma
    hot water
    jam
    pass
    pickle
    plight
    predicament
    strait
    trouble
    fix
    funk
    bind
    contretemps
    scrape
    hornets nest

فارسی به انگلیسی

مخمصه حسابی
hot seat

مترادف ها

plight (اسم)
گرفتاری، موقعیت، مخمصه

difficulty (اسم)
سختی، مشقت، محظور، اشکال، عقده، مشکل، مضیقه، دشواری، زحمت، گرفتگیری، مخمصه

predicament (اسم)
حالت، مخمصه، وضع نامساعد، وضع خطرناک

پیشنهاد کاربران

مخمصه ( به انگلیسی: Deep End ) یک فیلم درام بریتانیایی - آلمانی به کارگردانی یژی اسکولیموفسکی است که در سال ۱۹۷۰ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به جین اشر و دایانا دورس اشاره کرد.
فیلم دربارهٔ زندگی و روابط دو همکار جوان است که در یک استخر و حمام عمومی کار می کنند. کل فیلم در عرض ۶ ماه ساخته شده است و بیشتر صحنه های آن در مونیخ و برخی صحنه های بیرونی در محلهٔ سوهوی در لندن فیلمبرداری شده است. کارگردان به بازیگران فیلم اجازه داد تا در بازی خود بداهه سازی کنند به شرط آنکه از قالب شخصیت های خود در فیلم نامه دور نشوند.
...
[مشاهده متن کامل]

مخمصه
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/مخمصه_(فیلم_۱۹۷۰)
مخمصه فیلمی به کارگردانی و نویسندگی محمدعلی سجادی محصول سال ۱۳۸۶ است.
سرگرد رضا شمیرانی و همکارانش درگیر سرقت هایی غیرمتعارف می شوند. امیر دلاوری سارقی است که تبحر خاصی در سرقت و روابط ویژه ای با زیردستانش دارد. فیلم قصهٔ تعقیب و گریز سرگرد رضا شمیرانی و امیر دلاوری را روایت می کند.
...
[مشاهده متن کامل]

• مسعود رایگان در نقش امیر دلاوری، خلافکار و دوست یاشار
• شهرام حقیقت دوست در نقش یاشار، خلافکار و دوست امیر، عاشق ساقی
• مهدی پاکدل در نقش سرگرد شمیرانی، معشوق سابق یلدا
• فرهاد قائمیان در نقش جناب سرهنگ، مافوق سرگرد شمیرانی
• ثریا قاسمی در نقش مادر سرگرد شمیرانی
• لاله اسکندری در نقش یلدا، معشوق سابق سرگرد شمیرانی
• امیررضا دلاوری در نقش اردلان، همکار سرگرد
• فرهاد بشارتی در نقش ناصر، همکار سرگرد
• مریم کاویانی در نقش ساقی، معشوق یاشار
• مهدی میامی در نقش لالی، خلافکار
• مسیح میرحسینی در نقش همسر سرگرد
• شیوا خسرومهر در نقش خواهر سرگرد

مخمصه
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/مخمصه_(فیلم_۱۳۸۶)
land somebody in trouble/hospital/court etc
to cause someone to have serious problems or be in a difficult situation
the mire
a bad or difficult situation that you cannot seem to escape from SYN quagmire
The Party sank deeper into the mire of conflict
کلمه ( مخمصه ) به معنای قحطی و گرسنگی است.
ورطه. . . .
دردسر. . . گرفتاری. . . . هچل. . . . مصیبت. . . .
گرفتار شدن
گرفتاری در زبان ملکی گالی بشکرد
I found myself in a dilemma
متوجه شدم تو مخمصه افتادم
هچل
گرفتاری
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس