مخفی کردن


    conceal
    cover
    disguise
    hide

مترادف ها

hide (فعل)
پنهان شدن، پوست کندن، پنهان کردن، مخفی کردن، نهفتن، پوشیدن، مخفی نگاه داشتن، ابشتن، خود را پنهان ساختن

conceal (فعل)
پوشاندن، پنهان کردن، مخفی کردن، نهفتن، نهان کردن

camouflage (فعل)
پوشاندن، مخفی کردن

occult (فعل)
مخفی کردن، از نظر پنهان کردن، مستتر کردن

submerge (فعل)
پوشاندن، مخفی کردن، غوطه ور ساختن، زیر اب کردن، در اب فرو بردن

submerse (فعل)
مخفی کردن، غوطه ور ساختن

hugger-mugger (فعل)
مخفی کردن، نهان کردن

پیشنهاد کاربران

ناپیدا کردن. [ پ َ / پ ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) اعدام. تباه کردن. از بین بردن. زایل کردن. محو ساختن. امحاء. معدوم کردن. نیست و نابود کردن : ولایت شرق و غرب را کواکب آسا معدوم و ناپیدا ساخت. ( حبیب السیر
...
[مشاهده متن کامل]
ص 134 ) . || غیب کردن. پنهان کردن. نهفتن. استتار. اخفاء. تغییب. پوشاندن از انظار : چون [ هارون ] برآنجا [ برآن تحت ] بخفت ، بمرد و خدای تعالی آن تخت را ناپیدا کرد. ( مجمل التواریخ ) .

بپرس