مخرج

/maxraj/

    denominator
    escape
    exit
    issue
    orifice
    outlet
    vent
    egress
    [math.] denominator

فارسی به انگلیسی

مخرج سد
sluice

مخرج فاضلاب
outfall

مخرج گاز
gaslight

مخرج لبریزی
overflow

مخرج مشترک
common denominator, compound fraction

مترادف ها

outlet (اسم)
روزنه، عبور، مخرج، در رو، پریز، مجرای خروج، بازار فروش

vent (اسم)
منفذ، دریچه، مخرج

outgo (اسم)
هزینه، خرج، مخرج، عزیمت، خروج

port (اسم)
لنگر گاه، پرت، مخرج، درب، درگاه، در رو، بندرگاه، بندر، بندر ورودی، مبدا مسافرت، دورازه، شراب شیرین

denominator (اسم)
مخرج، تقسیم کننده، مقسوم علیه، برخه نام، مشتق کننده

escapement (اسم)
رهایی، گریز، فرار، مخرج، چرخ دنگ

exit (اسم)
مخرج، خروج، در رو، برون رفت، خروج بازیگر از صحنهء نمایش

foramen (اسم)
روزنه، سوراخ، مجرا، مخرج، ثقبه

پیشنهاد کاربران

راهرو، معبر، مفر، منفذ، درز، شکاف، دهانه، پنجره، مخلص، بیرون شو، روزنه، برون رفت، مجرا، درگاه،
میتوان واژه برونش را به کار برد چون مخرج یعنی محل خروج و بیرون شده برونش میشه همون چیزی برون شونده و به جای کسر میشه بگی بَرخ یا بخش و به جای صورت میشه بگی روی یعنی بگی سه به روی چهار سه روی بخش و چهار
...
[مشاهده متن کامل]
برونش و پاسخ آن برابر یک و سی و سه این یه نمونه بود که دوستان بدونن چجوری گفته میشه بسیار ساده و کاربردی هم هست اما گروهی از آدما نا آگاهی یاد گرفتن بیخودی با زبون شیرین و توانمند پارسی بجنگن و واژه ها زیباش رو به کار نبرن

در گویش بندری پیزی ( pizi ) گویند
بخشیاب
به جای مخرج کسر در مزداهیک ( ریاضی ) همان بخشیاب که در بالا هم یاد شده پسندیده و چم رسان است.
به جای صورت کسر نیز می توان واژه بخشُده ( بخش شده ) را به کار برد.
لرداک: مقعد، مخرج
لَرد: خارج، بیرون
اُسگاه
از دو بخش اُس گاه
اُس: پیشوند بمعنای برون یا بیرون، معادل پیشوند exo در انگلیسی
گاه: پسوند مکان

در ریاضی: مخرج کسر = فروبخش