مختلف

/moxtalef/

    assorted
    different
    diverse
    several
    variant
    varied
    variegated
    various
    sundry

فارسی به انگلیسی

مختلف الاضلاع
scalene

مختلف الشکل
heteromorphic

مختلف المرکز
eccentric

مختلف المرکزی
eccentricity

مترادف ها

different (صفت)
غیر، مغایر، مختلف، متفاوت، متنوع، متمایز

variant (صفت)
متبادل، مختلف، گوناگون

dissimilar (صفت)
بی شباهت، ناجور، مختلف، غیر مشابه، ناهمسان، ناهمانند، دگرگون

disparate (صفت)
ناجور، مختلف، نابرابر، نامساوی

several (صفت)
جدا، مختلف، چندین، چند

various (صفت)
مختلف، متنوع، گوناگون، غیر متجانس، چندین، چند تا، جورواجو

diverse (صفت)
مختلف، متنوع، گوناگون

divergent (صفت)
مختلف، واگرا، متباعد، انشعاب پذیر

multifarious (صفت)
بسیار، مختلف، گوناگون، دارای انواع مختلف

hetero- (پیشوند)
مختلف، گوناگون

پیشنهاد کاربران

نسب کاغذ چاپگر همراه بانک های کل ایران نصب بر روی گوشی بصورت سیاه و سفید و فارسی چاپ شود
جورواجور
هم خانواده ی مختلف
چندگون
moxtalef این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
آنیاتور ãnyãtur ( آنیات از سنسکریت: اَنیاتَ= اختلاف + پسوند دارندگی «اور» )
ویژیدور ( ویژید از سنسکریت: ویچّهِدَ= اختلاف + «اور» )
ویروپور ( ویروپ از سنسکریت: ویروپَ= اختلاف + «اور» )
...
[مشاهده متن کامل]

تاراشور ( تاراش از سنسکریت: تارَتَمیَ= اختلاف + «اور» )
ویپَریتور ( ویپَریت از سنسکریت: ویپَریتَ= اختلاف + «اور» )

بپرس