permit
مختار
/moxtAr/
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
مستقل، مجاز، روا، اختیاری، عاری، ازاد، حق انتخاب، رایگان، مجانی، رها، مختار، مبرا، غیر مقید، سرخود، میدانی
پیشنهاد کاربران
این پشیوند های تک واجی مانند ( چ در چموش، پ در پالوده ، س در ؟ ، ش در شکافتن ، خ در خموش ) به جز این چند نمونه اندک واقعا کاربرد گسترده داشته اند؟ چگونه می توان آنها را دوباره به کار بست؟ و مهم تر اینکه پیشوند فشار و تاکید چیست چه نیازی به کاربرد آن داریم؟
واژه " مختار " واژه ای ایرانی است که از بُن گذشته" مُخت/موخت" و پسوند " - ار" ساخته شده است بمانند: کردار، گفتار، ساختار، دیدار، پدیدار.
ریشه اوستایی - سانسکریت : موک ( =muc ) ؛
کُنونه یِ ( =زمانِ حال ) این ریشه در اوستایی: موچَ ( =muča ) ؛
... [مشاهده متن کامل]
صفت مفعولی در اوستایی : موختَ ( =muxta ) ؛
صفت مفعولی در سانسکریت: موکتَ ( mukta ) ؛
بُن گذشته در زبانِ پارسیِ میانه - کنونی: "موخت" ؛
بُن کُنونی در زبانِ پارسی : "موز"؛
کارواژه در زبانِ پارسیِ میانه - کنونی : " موختن"؛
واژگانِ همپیوند در زبانِ پارسیِ میانه - اوستایی: آموختن ( آ - موختن ) ، فرموختن ( فر - موختن ) ، پدموختن ( پد - موختن ) ، هم موختن ( هم - موختن ) و. . . .
از آنجایی که واژه یِ " مُختار" با واژگانی همچون " آموختن و. . . " همریشه و همپیوند است، بهتر است به ریخت " موختار" بازنوشته شود.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
( درود بیکران بر کاربر " آرشا" که به زیبایی در اینباره روشنگری کردند و پیام من تنها در راستای پیام ایشان می باشد. )
ریشه اوستایی - سانسکریت : موک ( =muc ) ؛
کُنونه یِ ( =زمانِ حال ) این ریشه در اوستایی: موچَ ( =muča ) ؛
... [مشاهده متن کامل]
صفت مفعولی در اوستایی : موختَ ( =muxta ) ؛
صفت مفعولی در سانسکریت: موکتَ ( mukta ) ؛
بُن گذشته در زبانِ پارسیِ میانه - کنونی: "موخت" ؛
بُن کُنونی در زبانِ پارسی : "موز"؛
کارواژه در زبانِ پارسیِ میانه - کنونی : " موختن"؛
واژگانِ همپیوند در زبانِ پارسیِ میانه - اوستایی: آموختن ( آ - موختن ) ، فرموختن ( فر - موختن ) ، پدموختن ( پد - موختن ) ، هم موختن ( هم - موختن ) و. . . .
از آنجایی که واژه یِ " مُختار" با واژگانی همچون " آموختن و. . . " همریشه و همپیوند است، بهتر است به ریخت " موختار" بازنوشته شود.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
( درود بیکران بر کاربر " آرشا" که به زیبایی در اینباره روشنگری کردند و پیام من تنها در راستای پیام ایشان می باشد. )
خود چاره
صاحب اختیار. [ ح ِ اِ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) مختار. || لقبی بوده است در زمان سلاطین قاجار.
درود
موش به مینوی پنهان و نهان است که در زبان اوستایی به شکل maēša، در زبان سنسکریت به شکل meṣa و در گروه زبانهای PIE به شکلmoysos آمده و در نامگذاری بازی قایم - موشک به کار رفته است.
موشیدن: پنهان شدن
... [مشاهده متن کامل]
فراموشیدن: پنهان شدن از یاد ( حافظه )
چموش: چ ( پسوند پاد، اسک ) موش ( پنهان ) : سرکش
خموش: خ ( پسوند فشار ) موش ( پنهان ) : خاموش ( خَمُش )
نکته افزودنی: پنهان و نهان از ریشه ( نه ) استند به مینوی نهادن
نهان: نه ( نهادن، نهادینه، نهاد، نهادین ) ان ( پسوند نامواژساز )
پنهان: پ ( پیشوند فشار ( تاکید ) ) نهان
نکته ای دیگر: موشک از ریشه موش نیست وانگه از ریشه موخت ( مخت ) ( Mukt ) است.
واژه موشک از ریشه *mukti मुक्ति وमुक्त mukta به مینوی پرتاب شدن آزاد - رها کردن و فرستادن است. واژه موشک در زبان سنسکریت به صورت *muktaka मुक्तक به مینویmissile آمده است که سپس سبکتر شده و از موکتک به شکل موشک درآمده است.
همچنین واژه مختار از همین ریشه است: مختار: مخت ( آزاد، رها ) ار ( پسوند نامواژساز )
مُخت: مخ ( موخ ( در آموختن ) ، مُغ ( مغ زرتشتی، مغان ) ، مغز، مزگ، مزدا ) ت ( پسوند گواشساز )
موش به مینوی پنهان و نهان است که در زبان اوستایی به شکل maēša، در زبان سنسکریت به شکل meṣa و در گروه زبانهای PIE به شکلmoysos آمده و در نامگذاری بازی قایم - موشک به کار رفته است.
موشیدن: پنهان شدن
... [مشاهده متن کامل]
فراموشیدن: پنهان شدن از یاد ( حافظه )
چموش: چ ( پسوند پاد، اسک ) موش ( پنهان ) : سرکش
خموش: خ ( پسوند فشار ) موش ( پنهان ) : خاموش ( خَمُش )
نکته افزودنی: پنهان و نهان از ریشه ( نه ) استند به مینوی نهادن
نهان: نه ( نهادن، نهادینه، نهاد، نهادین ) ان ( پسوند نامواژساز )
پنهان: پ ( پیشوند فشار ( تاکید ) ) نهان
نکته ای دیگر: موشک از ریشه موش نیست وانگه از ریشه موخت ( مخت ) ( Mukt ) است.
واژه موشک از ریشه *mukti मुक्ति وमुक्त mukta به مینوی پرتاب شدن آزاد - رها کردن و فرستادن است. واژه موشک در زبان سنسکریت به صورت *muktaka मुक्तक به مینویmissile آمده است که سپس سبکتر شده و از موکتک به شکل موشک درآمده است.
همچنین واژه مختار از همین ریشه است: مختار: مخت ( آزاد، رها ) ار ( پسوند نامواژساز )
مُخت: مخ ( موخ ( در آموختن ) ، مُغ ( مغ زرتشتی، مغان ) ، مغز، مزگ، مزدا ) ت ( پسوند گواشساز )
دوختی جدید، نو
کامازاد = کام ( خواست ) آزاد.
با تلفظ مِخْتارْ ؛
در گویش بختیاری و شوشتری و دزفولی به معنی الک و آردبیز است .
در گویش بختیاری و شوشتری و دزفولی به معنی الک و آردبیز است .
مختار یعنی مُخی جون
این واژه آریایی است:
واژه موشک از ریشه *mukti मुक्ति وमुक्त mukta به معنای پرتاب شدن آزاد - رها کردن و فرستادن و پسوند آک ساخته شده که روی هم معنای پرتاب شونده آزاد شونده و رها شونده میدهند. واژه موشک در زبان سنسکریت به صورت *muktaka मुक्तक به معنای موشک=missile آمده است که سپس سبکتر شده و از موکتک به شکل موشک درآمده است. ازینرو واژه موشک هیچ رپتی ( ربطی ) به موش و موش کوچک ندارد. ریشه mukta همانست که در واژگان مختار ( مختا آر=آزادمنش ) و مختاباد ( مختا=آزادی وات=دارنده ) نیز به کار رفته است. عرب از روی واژه مختار واژگان اختیار و مخیر را جعل کرده است.
... [مشاهده متن کامل]
دانستنی است معنای دیگر موشک همانا نهان - پنهان کردن to hide است که در زبان اوستایی به شکل maēša، در زبان سنسکریت به شکل meṣa و در گروه زبانهای PIE به شکلmoysos آمده و در نامگذاری بازی قایم - موشک به کار رفته است.
*نزدگاه: Monier - Williams Sanskrit - English Dictionary
واژه موشک از ریشه *mukti मुक्ति وमुक्त mukta به معنای پرتاب شدن آزاد - رها کردن و فرستادن و پسوند آک ساخته شده که روی هم معنای پرتاب شونده آزاد شونده و رها شونده میدهند. واژه موشک در زبان سنسکریت به صورت *muktaka मुक्तक به معنای موشک=missile آمده است که سپس سبکتر شده و از موکتک به شکل موشک درآمده است. ازینرو واژه موشک هیچ رپتی ( ربطی ) به موش و موش کوچک ندارد. ریشه mukta همانست که در واژگان مختار ( مختا آر=آزادمنش ) و مختاباد ( مختا=آزادی وات=دارنده ) نیز به کار رفته است. عرب از روی واژه مختار واژگان اختیار و مخیر را جعل کرده است.
... [مشاهده متن کامل]
دانستنی است معنای دیگر موشک همانا نهان - پنهان کردن to hide است که در زبان اوستایی به شکل maēša، در زبان سنسکریت به شکل meṣa و در گروه زبانهای PIE به شکلmoysos آمده و در نامگذاری بازی قایم - موشک به کار رفته است.
*نزدگاه: Monier - Williams Sanskrit - English Dictionary
ویکال دار، هلیژدار
صاحب اختیار
یعنی تک رای، ازاد
همون طوری ک من میخوامش💜
همون طوری ک من میخوامش💜
مستقل
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)