محکوم به، آن چیزی است که در مورد آن حکم صادر شده
[حقوق] اصطلاحات عربی در متون حقوقی در ایران بسیار است و استفاده از اِعراب درست، برای خواندن و درست فهمیدن �رأی� یا �حکم� یا �دادنامه� ضروری است. بنابراین اگر در این اصطلاح �محکوم� میم آخر تنوین رفع ( ـٌ ) داشته باشد یک معنی می دهد ( معنی ۱ ) و اگر میم آخر ساکن باشد معنی دیگر ( معنی ۲ ) . برای تعداد زیادی از این اصطلاحات معادل فارسی پیش نهاد و رایج شده است اما هنوز در متون حقوقی از اصطلاحات عربی استفاده می شود.
... [مشاهده متن کامل]
۱ - محکومٌ به: موضوع رأی دادگاه؛ مال یا نقدی که محکومٌ علیه به اعاده ی آن محکوم شده است. ۲ - محکوم به . . . :شایسته ی مجازات شناخته شده به تحملِ . . .
مَحکوم به . . . :
١. مشمولِ سزایِ . . . ، دستورِ / فرمانِ چیزی برایِ کسی بریده شدن
٢. دچارِ ( سرنوشتِ ) . . . ، سرنوشت کسی / چیزی . . . بودن
موضوع مورد حکم وقضاوت
judgement debt
چیزی که بین محکوم علیه و محکوم له به آن حکم شده است.
محکوم به : داد شده
محکوم له: داده برده
object of judgement